احمد حسینی مروی؛ نواییشناس، پژوهشگر و مترجم زبان ترکی جغتایی
چکیده
این مقاله با هدف بررسی مسایل مربوط به ترجمهی آثار امیر علیشیر نوایی به دیگر زبانها، تاریخ ترجمهها و زبانهای ترجمه با تکیه بر نمونهی ترجمهی مجالس النفایس نگاشته شده است. نبود مطابقت کلی میان زبانها در بیشتر عرصهها کار ترجمه را دشوار میسازد. در این مقاله همچنین به مشکلات عمومی ترجمه و چالشهای ترجمهی آثار نوایی به زبانهای دیگر و بهویژه زبان فارسی با روش توصیفی- تحلیلی پرداخته شده است. مشکلات و چالشهای ویژهی ترجمهی آثار نوایی به هفت دسته بخشبندی و راه حلهایی برای گذر از آنها پیشکش شده است.
واژههای کلیدی: ترجمه، آثار نوایی، چالش، نسخهی خطی، راه حل، جغتایی.
مقدمه
از اواخر سدهی 9ه.ق/ 15م. آثار نوایی در گوشه و کنار کشورهای منطقه (ترکیه، افغانستان، ایران، ازبکستان، ترکمنستان، آذربایجان، تاجیکستان و روسیه) خوانده میشد و تنها به نگهداری، تحقیق، ترجمه، چاپ و نشر آثارش بسنده نشده، بلکه بهخاطر خواندن و فهم درستتر این آثار، به ترجمه، تهیه و تدوین فرهنگ و لغتنامه برای آثار این ادیب و سیاستمرد برجسته پرداخته شدهاست. شماری از آثار نوایی به زبانهای دیگر از جمله فارسی، ترکی، روسی، فرانسوی و بلاروسی ترجمه گردیدهاست.
از جملهی 30 اثر علیشیر نوایی، 29 اثر به زبان ترکی جغتایی تدوین شدهاست. شماری از این آثار به زبانهای دیگر ترجمه شدهاست. مجالسالنفایس (فارسی و ترکی)، خمسةالمتحیّرین (فارسی)، محاکمةاللغتین (فارسی، ترکی و ترکمنی)، وقفیه (فارسی و ترکی)، منشآت (ترکی)، محبوبالقلوب (فارسی، ترکی و بلاروسی)، نسائمالمحبه من شمائمالفتوه (ترکی)، حالات پهلوان محمد (ترکی، فارسی و فرانسوی)، حالات سیّدحسن اردشیر (ترکی)، حیرتالابرار (ترکی)، تاریخ ملوک عجم (ترکی)، تاریخ انبیا و حکما (ترکی)، مناجات (ترکی)، چهل حدیث (ترکی)، نظمالجواهر (ترکی)، کتاب سراجالمسلمین (ترکی) و رسالهی تیرانداختن (فارسی) از جمله آثار نوایی است که به زبانهای خارجی ترجمه شدهاست.
همانگونه که ترجمه وسیلهی مهمی در نقل مفاهیم و معانی یک زبان به زبانی دیگر است، چالشها و دشواریهایی نیز با خود برای مترجم به همراه دارد؛ بهویژه آثار دستنویس و نسخ خطی که از چند قرن قبل بهجا ماندهاست. حال پرسش این است که ترجمهی آثار امیر علیشیر نوایی چه مشکلاتی فراراه مترجمان آثارش به دیگر زبانهای خارجی قرار داده و چرا؟ به عبارت دیگر هدف مقالهی حاضر آن است تا ضمن معرفی آثار ترجمهشدهی نوایی، پاسخی به این پرسـش دهـد که چالشها و مشکلات چیست؟ همچنین راههای عبور از این چالشها کدام است. نخست آشنایی با آثار:
– مجالسالنفایس
نخستین اثر نوایی که به زبان فارسی ترجمه شده، تذکرهی مجالسالنفایس است. این کتاب سومین تذکرهی شاعران فارسیسرا و گاهی ترکیگوست که نوایی آن را به زبان ترکی جغتایی نگاشتهاست. همچنین میتوان این کتاب را نخستین اثر تذکرهنویسی در روزگارش دانست. این اثر برای نخستینبار توسط فخری هروی با عنوان لطایفنامه (928 – 929ق.) به فارسی ترجمه شد، سپس محمد بن مبارک قزوینی نیز آن را به فارسی ترجمه کرد و علیاصغر حکمت در سال 1323 این دو ترجمه را در یک مجلد چاپ و منتشر کرد.
– خمسةالمتحیرین
امیر علیشیر این کتابش را دربارهی نورالدین عبدالرحمان جامی و به تعبیر خود نوایی «مخدوم» خود نوشت. خمسةالمتحیرین توسط محمد نخجوانی در سال 1319 / 1320ق. از ترکی جغتایی به فارسی ترجمه شد. از جملهی آثار نوایی، سه اثرش زندگینامه و بیوگرافی اشخاص است که یکی همین کتاب خمسةالمتحیرین است. حالات سیّدحسن اردشیربیک و حالات پهلوان محمد ابوسعید دو اثر دیگر وی است که در مورد زندگی و شرح حال دو شخص نامبرده نگاشته شدهاست.
– محبوبالقلوب
نوایی این اثر را به پیروی از گلستان سعدی، بهارستان جامی و انیسالقلوب امیرخسرو دهلوی در سال 906ق. نوشت. در واقع این اثر مانند آواز قوی نوایی است. کتاب در یک مقدمه، سه باب (چهل فصل در مورد اصناف و انواع مردم، ده فصل دربارهی افعال و خصایل پسندیده و سه فصل دربارهی فواید متفرقه و تنبیهات و نصایح) و یک خاتمه تنظیم شده است. محبوبالقلوب از جملهی آثار نوایی است که در قرن 13 هجری در هند ترجمه شد. این اثر توسط اظفری گورکانی به فارسی برگردان شده(1)، اما تا هنوز به چاپ نرسیده و نسخهای از آن در کتابخانهی دانشگاه پنجاب لاهور نگهداری میشود. محبوبالقلوب همچنین با قلم نگارنده تحقیق و به فارسی ترجمه شدهاست. این اثر توسط پرفسور واحد ترک به ترکی ترجمه و در سال 2016 توسط انتشارات اتوکن در استانبول چاپ و نشر شد. چاپ دوم این ترجمه هم با ویرایش و اندکی تغییرات در سال 2020 توسط انتشارات مذکور مجدداً به نشر رسید. این کتاب همچنین به زبان بلاروسی توسط داود رادوکوویچ در سال 2021 ترجمه و نشر شدهاست.
– محاکمة اللغتین
این کتاب به زبانهای فارسی، ترکی، ترکمنی و اردو (اوغوز هاشمی، 1398) ترجمه و نشر شدهاست. امیر علیشیر نوایی این کتاب را در سال 905ق. با دلایلی در حمایت از زبان ترکی جغتایی و برتری آن بر زبان فارسی نگاشتهاست.
– وقفیه
اثر دیگری است از امیر که آن را همراه با پارچههایی منظوم در سال 886ق. دربارهی موقوفات مجتمع اخلاصیهی هرات و دیگر اراضی وقفی نگاشتهاست. متن رساله شامل مقدمهای کوتاه و پس از آن موارد زیر میباشد:
– محدودات موقوفات هرات و توابع؛
– مواجب و حقوق وظیفهگیران و مقرّری هر یک از اصناف؛
– رواتب جیرهی افراد در رمضان، اعیاد و سایر مناسبتهای مذهبی؛
– شرایط و مقرّرات اداری و مالی.
خلاصهای از وقفیه توسط اسماعیل امیرخیزی به فارسی ترجمه شد و در مقدمهی علیاصغر حکمت بر چاپ مجالسالنفایس (1323) نوایی آمدهاست.
وقفیه همچنین توسط پرفسور واحد ترک به ترکی استانبولی ترجمه و در سال 2015 توسط «انستیتوت پژوهشهای فرهنگ ترک»(2) چاپ و منتشر گردید. وقفیهی امیر علیشیر نوایی با قلم نگارنده به فارسی برگردان شدهاست (2022).
– رسالهی تیراندازی/ تیرانداختن
اگرچه در این رساله نامی از امیر به عنوان نویسنده برده نشده و در آثار دیگرش اشارهای به این اثر نکرده؛ اما نزدیکی زبان متن به زبان نگارشی نوایی و آمدن آن ضمن مجموعهای از آثار نوایی، احتمال انتساب این اثر به نوایی را بالا میبرد.
نویسنده در این رسالهی کمحجم چگونگی کمانکشیدن و تیراندازی را توضیح داده و چند روایت حدیثی از پیامبر اسلام در مورد فضایل آن آوردهاست. این رساله با قلم نگارنده به فارسی برگردان شدهاست (2021).
– حیرتالابرار
این کتاب توسط پرفسور واحد ترک به ترکی استانبولی ترجمه و در سال 2015 توسط انستیتوت پژوهشهای فرهنگ ترک چاپ و منتشر شد.
– تاریخ انبیا و حکما
این کتاب توسط پرفسور واحد ترک به ترکی استانبولی ترجمه و در سال 2018 توسط انستیتوت پژوهشهای فرهنگ ترک چاپ و منتشر شد.
– مناجات
این کتاب توسط پرفسور واحد ترک به ترکی استانبولی ترجمه و در سال 2018 در مجموعهای با سه اثر دیگر نوایی (چهل حدیث، نظمالجواهر و کتاب سراجالمسلمین) توسط انستیتوت پژوهشهای فرهنگ ترک چاپ و منتشر شد.
– چهل حدیث
این کتاب توسط پرفسور واحد ترک به ترکی استانبولی ترجمه و در سال 2018 در مجموعهای با سه اثر دیگر نوایی (مناجات، نظمالجواهر و کتاب سراجالمسلمین) توسط انستیتوت پژوهشهای فرهنگ ترک چاپ و منتشر شد.
– نظمالجواهر
این کتاب توسط پرفسور واحد ترک به ترکی استانبولی ترجمه و در سال 2018 در مجموعهای با سه اثر دیگر نوایی (مناجات، چهل حدیث و کتاب سراجالمسلمین) توسط انستیتوت پژوهشهای فرهنگ ترک چاپ و منتشر شد.
– سراجالمسلمین
این کتاب توسط پرفسور واحد ترک به ترکی استانبولی ترجمه و در سال 2018 در مجموعهای با سه اثر دیگر نوایی (مناجات، چهل حدیث و نظمالجواهر) توسط انستیتوت پژوهشهای فرهنگ ترک چاپ و منتشر شد.
– تواریخ ملوک عجم
این کتاب توسط پرفسور واحد ترک به ترکی استانبولی ترجمه و در سال 2020 توسط انستیتوت پژوهشهای فرهنگ ترک چاپ و منتشر شد.
– منشآت
این کتاب شامل مکتوباتی مانند اخوانیات، دیوانیات و نامههای سلطانی است که در مناسبتهای مختلف به افراد نوشته و فرستاده شدهاست. از قراین موجود، سال تدوین آن حدود 897ق. تخمین زده میشود. این اثر شامل یک مقدمه و اشعاری است که در میان متن نامهها آمدهاست. منشآت امیر علیشیر نوایی توسط پرفسور واحد ترک به ترکی استانبولی ترجمه و در سال 2020 توسط انستیتوت پژوهشهای فرهنگ ترک چاپ و منتشر شدهاست. نگارنده کار ترجمهی فارسی این اثر را در حال حاضر زیر دست دارد.
– نسایمالمحبة من شمایمالفتوة
این اثر تذکرهی مشایخ صوفیه است و میتوان آن را به گونهای ترجمه و تکملهی نفحاتالانس جامی دانست. نوایی در این اثر پس از مقدمه به شرح احوال 770 تن از اعلام متصوفین از روزگاران قدیم تا زمان خودش پرداختهاست. وی همچنین افزون بر تذکرهی جامی، مطالبی از تذکرةالاولیای عطار را نیز در کتاب خود آوردهاست. این اثر توسط پرفسور واحد ترک به زبان ترکی ترجمه شد و در سال 2020 توسط انتشارات اتوکن نشر گردید.
– حالات سیّدحسن اردشیر
رسالهی کوچک دیگری است از امیر علیشیر نوایی که آن را دربارهی سیّدحسن اردشیر و پس از فوت وی، در سال 896ق. نگاشتهاست. امیر علیشیر نوایی که پس از مرگ پدر با عنایت و حمایت این شاعر صوفی زندگی کرده بود، با مرگ وی خیلی متأثر میشود. سیّدحسن اردشیربیک در سرودن شعر به ویژه شعر ترکی مهارت داشت و به عرفان و تصوّف متمایل بود. این اثر نوایی نیز با قلم نگارنده به فارسی برگردان شدهاست (2021).
– حالات پهلوان محمد
امیر علیشیر این رسالهی کوچک را دربارهی پهلوان محمد ابوسعید و بعد از فوت او در سال 900ق. نوشتهاست. پهلوان محمد یکی از سالکان طریقت و از سرآمدان روزگارش در فن کشتیگیری است که نوایی نسبت به او توجه و محبت خاصی دارد.
این اثر تا کنون به زبانهای ترکی، فرانسوی و فارسی ترجمه شدهاست. حالات پهلوان محمد را استاد کمال ارآسلان در سال 1971 به ترکی ترجمه و منتشر کرد. این اثر توسط «مارک توتانت»(3) به فرانسوی ترجمه و در سال 2021 نشر شد. این اثر نوایی با قلم نگارنده به فارسی برگردان شدهاست (2021).
زبان جغتایی و زبان ادبی امیر علیشیر نوایی
زبان جغتایی در میان خانوادهی زبانهای ترکی به گروه لهجههای آسیای میانه منسوب است. این زبان از آغاز سدهی 15 میلادی تا اوایل سدهی بیستم به عنوان زبان ادبی کاربرد داشتهاست.(4) این زبان رفتهرفته جای خود را به زبان ازبکی داد.
از دهههای دوم و سوم سدهی بیستم که رسمالخط سریلیک روسی جایگزین الفبای عربی – فارسی – اسلامی مرسوم در این سرزمینها شد و رسمالخط لاتین جای رسمالخط عثمانی را در ترکیه گرفت، فاصلهی دیگری میان پژوهشگران و مترجمان این حوزهها و آثار نوایی ایجاد کرد. از میان شیوههای رایج امروز، زبان ترکی، ازبکی و اویغوری جدید نزدیکترین لهجهها به زبان جغتایی شمرده میشود.
زبان جغتایی توسعهیافته در سایهی حاکمیت اداری تیموریان (1405 – 1506) که ادامهی همان زبان ادبی قاراخانیان یا خاقانیان (سدههای 11 – 13) و خوارزمیان (سدهی 14) است، به گونهی ویژه در آثار نوایی چارچوب کلاسیک بهخود گرفت. پیش از هر چیزی، اصطلاحات چغتای تیلی (زبان جغتایی)، ترکی جغتایی در زبان ترکان صحرانشین و پس از آن در میان ترکان ساکن امپراتوری جغتایی در دورهی تیموری معنای زبانی توسعهیافته را به خود گرفت.
اصطلاح جغتایی با این معنا به عنوان تورک تیلی، الفاظ ترکی، زبان ترکی، لفظ ترکی و یا ترکی در سدههای 15 و 16 میلادی از سوی نویسندگانی که این اصطلاحات را ترجیح میدادند، به کار برده نشده بود. تنها امیر علیشیر نوایی برای نامیدن زبان ادبی دوران خود، اصطلاح لفظ جغتایی (زبان جغتایی) را بهکار میبرد.
تاریخنگار مشهور سدهی 17، ابوالغازی بهادرخان، اصطلاح «ترکی جغتایی» را بهکار برده و هدفش همان زبان ادبی ترکی دورهی تیموریان است که با واژگان فارسی و عربی آمیخته شدهاست. او تأکید میکند که این تاریخ را به زبان ترکی نوشتهاست که برای کودک پنجساله هم قابل فهم باشد. بهادرخان ادعا میکند که روشن است که حتی یک واژه هم از ترکی جغتایی و یا عربی و فارسی در این زبان نیاوردهاست.(5)
بررسی ترجمهی مجالسالنفایس
از مهمترین آثار منثور نوایی و سومین تذکرهی موجود دربارهی شاعران فارسیسرا و بعضاً ترکیسراست. مجالسالنفایس احوال و اشعار شماری از همروزگاران امیر علیشیر نوایی در قرن نهم و بخشی از قرن دهم را در بر دارد. محتوای مجالسالنفایس به اقتفای بهارستان جامی و تذکرةالشعرای دولتشاه سمرقندی در هشت مجلس بخشبندی شدهاست. غرض نوایی از گردآوری این کتاب، ضبط و ثبت احوال و اشعار شاعران ناشناخته و همروزگار سلطانحسین بایقرا است.
از مجالسالنفایس نسخههای خطی بسیاری در کتابخانههای جهان هست. سویمه غنی یوا آن را بر اساس کهنترین نسخهی نگهداریشده در کتابخانهی سلطنتی وین (مورّخ 903ق.) تصحیح و متن آن را با چند نسخهی معتبر مقابله کرده و در سال 1961 در تاشکند ازبکستان به چاپ رسانید.(6)
شمار شاعران یادشده در نسخههای خطی مجالسالنفایس متفاوت است. در این اثر در مجموع شرح احوال 456 شاعر همروزگار نوایی است که نویسنده یا در دارالسلطنهی هرات با آنها آشنایی و آمد و شد داشته و یا هم با آنان در سفرهایش به شهرهای شیراز، مشهد، استرآباد، سمرقند و سبزوار آشنا شدهاست.
این تذکره تا کنون چند بار ترجمه شدهاست. از مشهورترین ترجمههای مجالسالنفایس میتوان به ترجمهی فخری هراتی و محمد قزوینی اشاره کرد. ترجمهی فخری هروی نخستین ترجمه است و دومین ترجمه هم از حکیمشاه قزوینی است که در 927ق. آغاز و در 929ق. به پایان رسید. علیاصغر حکمت هر دو ترجمه را در یک مجلّد تصحیح و در سال 1323 در تهران چاپ و منتشر کرد. سومین ترجمهی مجالسالنفایس در سال 961ق. توسط شیخزاده فایض نیمردانی با عنوان بقیهی نقیه انجام شد. در این ترجمه شرح احوال شاعران همروزگار مترجم نیز افزود گردیدهاست.(7) چهارمین ترجمه متعلق به شاهعلی بن عبدالعلی است که در اوایل سدهی یازدهم انجام شد و تنها یک نسخه از آن در کتابخانهی موزهی بریتانیا با شمارهی 104 نگهداری میشود. این ترجمه شامل هفت مجلس از هشت مجلس تذکرهی مجالسالنفایس است. مجلس هفتم نیز افتادگی دارد.(8) پنجمین ترجمه هم توسط میرزا عبدالباقی شریف رضوی متخلص به «وفا» بعد از سال 1247ق. صورت گرفت و تنها نسخهی آن در فهرست نسخههای خطی کتابخانهی مدارس هند معرفی شدهاست.(9)
مجالسالنفایس غیر از فارسی به ترکی نیز ترجمه شده است. پرفسور کمال ارآسلان این اثر نوایی را به ترکی استانبولی برگرداند که توسط انتشارات مؤسسهی زبان ترکی(10) در سال 2001م. چاپ و منتشر شد.
سلطانمحمد فخری هروی در ترجمهاش جز از اضافاتی که در اثنای ترجمه کرده، در پایان کتاب هم مجلس نهمی نیز بر آن افزودهاست. این مجلس عبارت از نه قسم و یک خاتمه است. در حقیقت این مجلس معرّف 188 تن از سادات، علما، فضلا، ارباب هنر، عوام، وزرا، امیران مشهور و سلاطینی است که نوایی در تذکرهاش نیاورده و در دیگر تذکرهها نیز ذکر آنان نرفتهاست. در این مجلس ضمن معرّفی آنان، نمونههایی از شعر و ذکر احوالشان نیز آمدهاست که از این رو ویژگی یک تذکره را به آن دادهاست.
عبدالرحمان ناجی توکماک، مترجم ترکی مجالسالنفایس، مجلس نهم فخری هروی را در بخش ملحقات با عنوان «تذکرهی هراتی» آوردهاست. وی همچنین دو بخش از ترجمهی حکیمشاه مبارک قزوینی را که در تذکرهی نوایی نیامده، پس از ملحقات بهعنوان «تذکرهی حکیمشاه» آوردهاست. این دو بخش عبارت از ترجمهی حال و نمونهی شعر 40 شاعر منسوب به دربار سلطانیعقوب آققویونلو (حک. 1471 – 1490م.) است. بخش دوم و مهمترین آن روضهی دوم است چون مترجم در این روضه به ذکر احوال و نمونهی اشعار هشتادویک تن از شاعران دربار سلطانیاووز سلیم عثمانی پرداختهاست که در دیگر تذکرهها ذکر آنان نیامدهاست.
مشکلات موجود در مقابلهی نسخههای ترجمهی فخری هراتی و حکیمشاه قزوینی
ترجمههای هراتی و قزوینی با آنکه هر دو از روی اصل ترکی انجام شده، از حیث عبارات اختلاف کلّی دارند.(11) یکی دیگر از مشکلات ترجمهی مجالس توسط فخری هروی و قزوینی، تفاوتهای محتوایی و تفاوت نام اشخاص در این دو ترجمه است که این امر باعث تردّد پژوهشگران و خوانندگان در تثبیت نام اشخاص میگردد. با در نظرداشت این مشکل در متن، در تحقیقی از پرفسور کمال ارآسلان، فهرستی مقایسهای از نام اشخاص در اصل متن مجالسالنفایس، با آنچه در این دو ترجمه آمده ارائه شدهاست.(12)
مشکلات ترجمهی آثار نوایی به دیگر زبانها
ترجمه یکی از انواع فنون ادبی است که نیازمند اشرافداشتن مترجم بر مهارتهای زیادی است. ترجمه عبارت از نقل و برگردان واژگان و عبارتها از زبانی به زبانی دیگر است تا از این راه اطلاعات و پژوهشها میان ملل مختلف نشر گردد. بدون شک ترجمه نقش مهمی در پیشرفت علوم داشتهاست، چون به وسیلهی همین ترجمه میراث فرهنگی تمدنها به مردم عرضه شد و ملتها از دستاوردهای ملل دیگر در عرصههای مختلف آگاه شدند. در اینجا به ذکر مهمترین این موارد میپردازیم. برخی از این مشکلات عمومی است و برخی هم مشکلاتی که به منابع تحقیق برمیگردد:
– مشکلات عمومی که شاید مترجم هنگام ترجمه با آن روبهرو شود؛ مانند مشکل منبع تحقیقی که متن از آن گرفته شدهاست، ناخوانابودن متن، واضحنبودن کلمات بهخاطر خط بد و یا مشکلات در استنساخ، مشکلات املایی / دستوری، کاملنبودن متن، فقدان یا افتادگی بخشهایی از متن و نبود مرجعی که مترجم را در شناخت افتادگیها یاری کند.
– مشکلات مربوط به زبان؛ مترجم همچنین با مجموعهای از مشکلات مربوط به زبان متن روبهرو میشود. از این مشکلات میتوان به مشکلات لهجهها و اختلاف شیوههای گویش و برخی واژگان اشاره کرد. همچنین میتوان مشکلات مربوط به اختصار واژگان را نیز برشمرد.
– ساختار زبان ترجمه؛ هر زبانی ساختار ویژهی خود را دارد که با قوانین مورد توافق مطابقت دارد و تفاوتهای زیادی با یکدیگر دارند. مثلاً در یک زبان مانند انگلیسی و ترکی، صفت قبل از اسم میآید، اما در زبان فارسی و عربی یک صفت بعد از اسم قرار میگیرد. در نتیجه، زبانشناسان اغلب مجبورند کلمات منبع را اضافه، حذف یا مرتّب کنند تا ارتباط طبیعیتری برقرار شود.
– عدم قابلیت ترجمه که یکی از مهمترین مشکلات ترجمه است؛ طوری که تعداد زیادی از کلمات و عبارات بهعلت مهجوربودن قابل ترجمه نیست.
– واژگان مشترک؛ این یکی دیگر از سختیهای ترجمه است که باعث تردید مترجم میشود، بهگونهای که در هر زبان کلمات زیادی است که در جاهای مختلف معانی متفاوتی ارائه میکند. در آثار علیشیر نوایی هم از همین دست کلمات وجود دارد که در لهجههای مختلف زبان ترکی معانی گوناگون و یا برعکس بهدست میدهد؛ چیزی که توانایی مترجم را در تعیین معنای دقیق و در جای درست آن میکاهد.
– نشانههای نگارشی؛ این نشانهها که اکثراً در آثار گذشتگان به ویژه نسخههای خطی کمتر به آن توجه شده و یا اصلاً بهکار برده نشده، از مهمترین مشکلات ترجمه است که در نسخههای خطی آثار نوایی نیز مشاهده میشود. حتی کاربرد متفاوت این نشانهها در زبانهای مختلف نیز میتواند از این دست مشکلات را بیافریند.
– اختلاف در جابهجایی فقرات و جملات که یکی دیگر از بارزترین مشکلات ترجمه به شمار میرود؛ بهگونهای که این اختلاف فقرات و اختلاف قواعد دستوری، مترجم را در مشکلات فراوانی قرار میدهد.
– اشتباه در تصریف (گردان) افعال و ترتیب جملات که یکی از مشکلات شایع در ترجمه است، به ویژه در ترجمهی آثار زبان جغتایی که شیوهی خاص و تقریباً منحصربهفردی در تصریف افعال و ساختمان جملات دارد. مترجم باید از درست و دقیقبودن تصریف افعال مطمئن شود و ترتیب عناصر جمله را مطابق قواعد دستوری زبان جغتایی رعایت کند.
– نبود و یا کمبود آگاهی دربارهی مترادفات کلمات در زبان جغتایی در مقایسه با دیگر لهجههای ترکی؛ هر چه مترجم تسلط بیشتری بر دیگر لهجههای ترکی داشته باشد، به همان اندازه روند ترجمهی آثار زبان جغتایی آسانتر مینماید.
– نبود کافی لغتنامههای زبان جغتایی؛ وجود چند لغتنامه به تنهایی بسنده نیست، از آنجایی که این زبان رفتهرفته از چرخهی کاربرد بیرون شده و در پی آن سیلی از واژگان آن نیز مهجور و متروک واقع شده؛ طوری که در لغتنامههای تدوینشدهی ترکی امروزی کمتر به شرح معانی آن پرداخته میشود و این امر باعث محدودیت امر ترجمه شدهاست.
در کنار اینها، مشکلات ویژهای نیز هست که در زیر به آن اشاره خواهد شد:
– تعدّد نسخههای برخی از آثار نوایی؛ تعدّد نسخهها به همان اندازه که دست مترجم و محقق را در مقایسه باز میگذارد و فرصت پیداکردن واژههای مناسب را به وی میدهد، به همان اندازه هم اختلاف نسخهبدلها او را بر سر دوراهی انتخاب قرار میدهد.
– تکنسخهبودن برخی دیگر آثار؛ نبود نسخهبدلها در مواقعی کار مترجم را سخت میکند، مثلاً برخی کلمات مغشوش و ناخوانا و یا هم کلماتی که هنگام استنساخ اشتباه نوشته شده، نیاز به مراجعه به نسخههای جایگزین دارد.
– مخدوشبودن برخی از این نسخهها؛ برخی از آثار نوایی هم مانند سایر نسخ خطی مخدوش است؛ طوری که گاهی بهخاطر ناخوانابودن خط، افتادگیها، آبرسیدگی برگهای نسخه و یا هم مغشوششدن بخشهایی از صفحات توسط موریانه و غیره، خواندهشدن قسمتهایی از متن دشوار مینماید که کار ترجمه را با چالش مواجه میکند.
– اصطلاحات گمشده یکی دیگر از مشکلات بارز ترجمه است؛ طوری که برخی اصطلاحات و واژهها در برخی زبانها کاربردی ندارد یا بهخاطر اختلاف فرهنگی که در آن اصطلاحاتی از این دست از سوی مردم بهکار نمیرود یا هم بهطور آشکار و به آسانی در یک فرهنگ و یا یک مجتمع بروز نمیکند. شاید چنین مقامی مترجم را در موضع سختی قرار دهد؛ به گونهی مثال عبارتهای «آقسونگک» و «ارغوشتک» (نوعی بازی) در محبوبالقلوب نوایی بهخاطر نبود اینگونه بازی در یک منطقه، همانندی در زبان آن منطقه نخواهد داشت.
– معنا و مفهوم چندگانه؛ بعضی واژگان با توجه به شیوهی استفاده و جای قرارگیری در جمله، معانی متفاوتی دارند که به آنها «واژهی همآوا» گفته میشود. آنها از نظر شکل و حتی آهنگ مانند هم هستند؛ اما معانی متفاوت و گوناگونی در شرایط مختلف دارند؛ مانند کلماتی نظیر یانا / یانا (بهمعنای باز هم و بهمعنای پهلو و کنار چیزی) و دوز / دوز (بهمعنای نمک و بهمعنای راست و مستقیم). هر چند دارای املا و هجای یکسانی هستند؛ اما بهدلیل تفاوت در معنا باعث ایجاد چالش ترجمه میشوند.
– تقدیم و تأخیر؛ سختترین مشکلات در مطابقت عبارتها هنگامی رخ میدهد که شکل عبارتی که در زبان مبدأ مهم شمرده میشود، در زبان مقصد وجود نداشته باشد. در زبان جغتایی به ویژه متون ادبی امیر علیشیر نوایی نیز موارد «تقدیم و تأخیر» در جملات و عبارات زیاد دیده میشود. منظور از تقدیم، آوردن عنصر به صدر کلام یا جابهجایی آن به نقطهی دیگر درون جمله است و در هر دو حالت، عنصر مقدّم تأثیر خود را در جمله برجای میگذارد. مهمترین جنبهی مثبت این تأثیر، اشاره به نقش دلالی و اساسی عنصر مقدّم میباشد. بنابراین، مترجم باید بکوشد تا توجه مؤلف اصلی به عنصر مقدّم را در ترجمهی خود در نظر گیرد تا از این رهگذر، بهترین معنا در اختیار خواننده قرار گیرد. البته نه به این معنا که مترجم خود را مقیّد به انتقال ترتیب جمله به همان شکل مذکور در متن اصلی نماید، بلکه مترجم باید تلاش کند تا احساس مورد نظر مؤلف را در قالب ساختاری که از دید خود مترجم مناسب به نظر میرسد، به مخاطب برساند.
– و در نهایت پیچیدگی متن آثار نوایی به ترکی جغتایی را میتوان از جمله مشکلات اساسی ترجمهی آثار نوایی به زبانهای خارجی دانست. زبان جغتایی طوری که قبلاً نیز به آن اشاره شد، به علل مختلفی امروزه از ردهی زبانهای معمول بیرون شده که اشراف بر این زبان نیازمند تخصص در لهجههای مختلف زبان ترکی، اصطلاحات دیوانی عربی و فارسی و واژگان علمی در عرصههای گوناگون علمی است. از این رو در ترجمهی آثار نوایی میتوان به یکی از این دو روش (پایبند ماندن به اصل متن یا سادهسازی متن) را انتخاب کرد.
با همهی مشکلات و چالشها تا کنون بیشتر آثار امیر علیشیر نوایی چنانکه در بالا یادآور شدیم به زبانهای خارجی ترجمه شدهاست.
راهکارهایی برای حل این مشکلات
بهخاطر گذر از این چالشها بر مترجم است تا گامهای زیر را بردارد:
– تسلّط کامل بر زبان مبدأ و مقصد با اشراف بر همهی جزئیات آن؛
– بهرهبردن از ابزارهای کمکی در صورت نیاز مانند اینترنت و واژهنامهها؛
– بهرهوربودن مترجم از فرهنگ ادبی کافی که او را در ترجمهی حرفهای یاری کند؛
– مقایسهی چند نسخه از آثار دستنویس؛
– فراگیری لهجههای گوناگون زبان ترکی؛
– مراجعه به واژهنامههای زبان ترکی به ویژه جغتایی و ترکی عثمانی؛
– و آشنایی با دستور زبان ترکی جغتایی و زبان ویژهی ادبی نوشتاری نوایی.
نتیجهگیری
بیشتر آثار امیر علیشیر نوایی به چند زبان زندهی دنیا ترجمه شدهاست. از آنجایی که تقریباً همهی آثار نوایی به زبان ترکی جغتایی نگاشته شده و این زبان در مرور زمان از چرخهی گویش و کاربرد روزمره بیرون شدهاست، در کنار سایر چالشهای عمومی متعلق به ترجمه، مشکلاتی در ترجمه به وجود آوردهاست. بررسی کارهای پژوهشی انجامشده در دو دههی اخیر نشان میدهد توجه بیشتری به آن صورت گرفته و همین روند تحقیق و ترجمهی کارهای ادبی نوایی سیر صعودی دارد و همچنین بر کیفیّت این کارها افزود شدهاست. نظر به اهمیت موضوع، ایجاب میکند تا ترجمهی آثار نوایی بیشتر از این، مورد بحث پژوهشگران قرار گیرد. با وجود همهی مشکلات، باز هم تا کنون شمار زیادی از آثار نوایی به چند زبان خارجی ترجمه و چاپ گردیدهاست.
پاصفحهها
1. عبدالله، محمد، «علیشیر کی ایک کتاب کا قلمی نسخه یعنی مرغوب الفؤاد ترجمهی محبوبالقلوب»، نشریهی اورینتل کالج، لاهور، 1935، ج 11، شمارهی 4، صص 41 – 48.
2. Türk Kültürünü Araştırma Enistitüsü
3. Marc Toutant
4. اکمان، ژانوس، دستی جغتایی، ترجمهی گونای کارا آغاج، مقدمه، ص 15.
5. همان، ص 18.
6. فخری هروی، لطایفنامه، تصحیح هادی بیدکی، 1398، مقدمه، ص 68.
7. همان، ص 69.
8. همان.
9. همان، ص 70.
10. Türk Dil Kurumu Yayınları
11. مجالس النفایس، تصحیح علیاصغر حکمت، 1323، مقدمه، ص الف.
12. پیشگفتار کمال ارآسلان؛ CIV، چاپ دوم، 2015، انقره.
منابع فارسی
– نوایی، امیر علیشیر، (1398)، لطایفنامه (ترجمهی مجالسالنفایس)، ترجمهی فخری هروی، تصحیح و تعلیق هادی بیدکی، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار با همکاری انتشارات سخن.
– نوایی، امیر علیشیر، (1401)، مجالسالنفایس، ترجمهی حکیمشاه قزوینی، تصحیح و تعلیق هادی بیدکی، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار با همکاری انتشارات سخن.
– نوایی، امیر علیشیر، (1323)، مجالسالنفایس (ترجمهی فخری و قزوینی)، تصحیح علیاصغر حکمت، تهران: مطبعهی بانک ملی ایران.
منابع اردو
– عبدالله، محمد، (1935)، «علیشیر کی ایک کتاب کا قلمی نسخه یعنی مرغوب الفؤاد ترجمهی محبوب القلوب»، لاهور: نشریهی اورینتل کالج، ج 11، شمارهی 4، صفحهی 41 – 48.
منابع ترکی
– ECKMAN, Janos, (2021), Çağatayca El Kitabı, Ankara: Türk Dil Kurumu (TDK).
– Eraslan, Kemal, (2015), Ali-Şir Nevayi Mecalisü’n-Nefayis, Ankara: Türk Dil Kurumu (TDK).
– TOKMAK, NACI, Abdurrahman, (2015), Ali-Şir Nevayi Mecalisü’n-NefayisI, II, Ankara: TDK.
Abstract
The article has intended to examine relevant issues related to translation of Alishir Navai literatures to other languages, history of translations and translated languages focused on Majales al Nafayes translation example. Additionally, Lack of general coherence/consistency in most areas of the different languages has made the work of translation difficult and sometimes almost impossible. Furthermore, this article has focused generally on problems associated to the translation particularly challenges related to translation of Alishir Navai to foreign languages. Thus, the specific problems and challenges of translating Navai literatures are divided into seven main sections and the paper also has presented solutions to overcome these challenges.
Keywords: Translation, works of Navai, Problem, Manuscript, Solution, Chagatai language.
آدرس کوتاه : www.parsibaan.com/?p=2422