نقش مراکز علمی خراسان، و به‌ویژه هرات در گسترش ادبیات زبان عرب

8 حمل 1403
7 دقیقه
نقش مراکز  علمی خراسان، و به‌ویژه هرات در گسترش ادبیات زبان عرب

دکتر سید جمال‌الدین «هروی»
بخش دوم

نقش شخصیت‌ها و مراکز علمی هرات در توسعه و شکوفایی زبان عرب در میان خراسانیان
در این قسمت، به نقش مدارس و مراکز عربی- اسلامی در خراسان، و به ویژه شهر هرات، در راستای رشد و شکوفایی و پیش‌برد فرایند آموزش زبان عربی برای خراسانیان می‌پردازیم، و ضمناً خدمات ارزنده‌ی بزرگان و دانشمندان این دیار برای زبان عربی را، توضیح می‌دهیم. این فصل را، به دو مبحث، بخش‌بندی کرده‌ایم:
2-2) مهم‌ترین مراکز و مدارس علمی هرات
2-2-1) مدرسه‌ی نظامیه
«نظامیه»، نام چند تا از مراکز آموزش سطح عالی در قرون وسطا است. این مجموعه مدارس را، نظام‌الملک (ابن کثیر، بی‌تا، ج16/ 125). در قرن یازدهم میلادی در خراسان پایه‌گذاری کرده، و نام این مجموعه مدارس با نام و شهرت وی گره خورده است. این مدارس که در آغاز امپراتوری سلجوقی تأسیس شدند، نمونه‌ای عالی برای مدارس دینی اسلامی‌ای که پس از آن‌ها تأسیس شد، به حساب می‌آمده‌اند. تأسیس این سلسله مدارس از جمله روی‌دادهای درخشان و سرنوشت‌ساز علمی- دینی در تاریخ اسلام، به شمار می‌آید (عبدالغنی، 1993: 89). مدارس نظامیه، از جمله‌ی مراکز علمی- فرهنگی‌ای اند که، در زمینه‌ی رشد و گسترش فرهنگ اسلامی نقش شگفت‌آوری ایفا کرده‌اند، و در اوضاع مختلف جهان اسلام، مایه‌ی تحولی شگرف بوده‌اند. این مدارس، تا چند سده به عنوان مراکز علمی مهم در جهان اسلام پاییدند، و شیفتگان علم و دانش، از هر کوی و دیار اسلامی ره‌سپار این مدارس می‌شدند. دانش-آموختگان این مدارس، جای‌گاه درخشانی در تاریخ علوم اسلامی، از آن خود کرده‌اند.
خواجه نظام الملک طوسی با تأسیس مدارس نظامی در شهرهای هرات، نیشابور، اصفهان، شیراز، بلخ، مرو و سایر شهر‌ها در واقع مراکزی شبیه دانشگاه‌های امروزین ساخته است. او، با این کار، درخت دانش و معرفت در خاک تمدن اسلامی را، آب‌یاری کرد و به بار نشاند. که برخی از مدارس نظامیه را مختصراً به معرفی می‌گیریم:
الف) نظامیه‌ی بغداد
مدرسه‌ی نظامیه از جمله مدارس کهن بغداد است که وزیر نظام المُلک (طوسی) در زمان خلیفه‌ی عباسی، ابو جعفر عبد الله القائم بأمر الله، سنگ بنای آن را گذاشت. (السیوطی، 2004: ج1/ 298).
این مدرسه، شهرت فراگیری دارد، و در کنار رصافه‌ی بغداد بوده است. کار ساخت و ساز آن، در سال: 459هـ/ 1066م، به پایه‌ی اکمال رسیده و در دهم ذو الحجه‌ی همان سال درس و تدریس در آن شروع شد. این مدرسه بعدا در سال: 504هـ/ 1110م بازسازی شده است که علوم مختلف در آن آموزش داده می‌شده، و در پهلوی مدرسه‌ی المستنصریه، از مشهورترین مدارس (پایگاه‌های علمی) عصر خلافت عباسی به شمار می‌آمده است (الدروبی، 1958: 276).
ب‌) نظامیه‌ی هرات
این مدرسه، از روزگار سلجوقیان تا عصر صفویان، قرن‌های متمادی مرکز نشر علم و دانش در هرات بوده است، هم‌زمان با شهر هرات، بر اثر یورش مغول‌ ویران شد، تا در قرن نهم، دو باره، فعال شده، و اعتبار خود به حیث یکی از مراکز علمی مهم در خاور اسلامی، را به دست آورد. شاعر و نحوی (زبان‌شناس) معروف مولانا عبدالرحمن جامی که در همین شهر باستانی، بزرگ شد و پرورش یافت و افتخار آفرید، از بزرگ‌ترین شخصیت‌هایی است که در این مدرسه، دانش آموخته‌اند.
ج‌) نظامیه‌ی بلخ
در این مدرسه، مردان بسیاری علم آموخته‌اند؛ از جمله: رشیدالدین وطواط (متوفی: 573هـ/ 1177م) یکی از شاعران بزرگ و نویسنده‌ی کتاب «حدائق السحر فی دقائق الشعر» (زرکلی، 2002: ج7/ 25).
د‌) نظامیه‌ی مرو
شهر مرو، با آن‌که یک پایگاه مهم و کلیدی در تاریخ علوم و تمدن اسلامی بوده است، بعد از یورش مغولیان، نتوانست بر پا ایستد. نظامیه‌ی این شهر خدمات علمی بزرگی برای جهان اسلام عرضه نمود که تا قرون متمادی ادامه داشته است.
ه‍) نظامیه‌ی نیشابور
این نظامیه، از درخشان‌ترین مجموعه مدارس نظامی بود. در این مدرسه، نوابغی مثل حکیم عمر خیام، امام موفق نیشابوری، امام الحرمین جوینی، عطار نیشابوری، و امثال ایشان پرورش یافتند و درخشیدند.
و‌) نظامیه‌ی بصره
این نظامیه هر چند از نظامیه‌ی بغداد، بزرگ‌تر بود، اما نگاه دانشمندان و فقیهان به نظامیه‌ی بغداد معطوف بوده است، و به همین دلیل، شهرتش کم‌تر از نظامیه‌ی بغداد ثبت شده است.
ز‌) نظامیه‌ی اصفهان
این مدرسه، به‌نام مدرسه‌ی «الصدریه» نیز مشهور می‌باشد؛ از آن‌رو که مدرس بزرگ آن، صدرالدین خجندی (متوفی: 483ه‍) بوده است. این مدرسه، در کنار خود، یک کتاب‌خانه‌ی پر باری نیز داشته است.
ح‌) نظامیه‌ی آمل
در طبرستان نظام‌الملک، این مدرسه را، برای پس‌راندن تلاش‌ها و فعالیت‌های اسماعیلیان تأسیس نموده بود.
افزون بر این‌ها، نظامیه‌های دیگری نیز بوده است؛ مانند نظامیه‌ی موصل، نظامیه‌ی جزیره‌ی ابن عمر که در بلندای شهر موصل قرار داشت، و نظامیه‌ی خواف (منطقه‌ی وسیع در نزدیکی هرات) .
و اما درس نظامی: آن‌چه، به درس نظامی، معروف، و در مدارس اسلامی شبه قاره‌ی هند، رایج و جا افتاده است، به شیخ نظام الدین سهالوی (متوفی: 1161هـ) منسوب است (زرکلی،بی‌تا : ج8/ 34). نخستین بار این منهج درسی در مدرسه‌ی «فرنگی محل» در شهر «لکنو» تطبیق شده، و در بین اهل علم جا گرفت. امروزه این منهج، در مدارس هند‌ی به شکل تحقیقی به ویژه در نزد احناف، تطبیق و پیروی می‌شود.
علّامه عبدالحی حسنی (پدر سید ابوالحسن ندوی) نوشته است که سهالوی، در این سیستم درسی خودش، دشوارترین و پیچیده‌ترین کتاب‌های هر علم و فن را برگزیده است؛ آن‌چه دانش‌اندوز را به ژرف‌نگری، و کاوش عمیق وا می‌دارد و نیروی فکری‌اش را قوی می‌سازد. از همین رو، کسی که از این منهج فارغ شود، نیروی فکری‌اش بالا می‌رود و توانایی آن را می‌یابد که بهترین نکات و کمالات را، از عمیق‌ترین لایه‌ها، بیرون بکشد؛ اگرچه، عملاً، خیلی از منسوبان مدارس، این منهج را به پایان نمی‌رسانده‌اند (الحسنی، بی‌تا، 17).

2 – مدرسه‌ی غیاثیه
این مدرسه، مرکز تدریسی امام فخر الدین رازی (ابن خلکان، بی‌تا، ج4/ 248- 249). مفسر و متکلم مشهور بوده است. فخر رازی، مشهورتر از آن است که نیازی به شناساندن وی باشد. سلاطین غوری و سپس خوارزمی‌ها (سبکی، 1413: ج8/ 86) این دانشمند نامی را ارج می‌نهاده، و برای ایشان جای‌گاه ویژه‌ی قایل بوده‌اند.
این مدرسه را سلطان غیاث الدین غوری (الذهبی، بی‌تا: ج41/ 486). در نزدیکی مسجد جامع بزرگ هرات ساخته و آن‌را «المدرسة الغیاثیة» نام نهاد. مدرسه‌ی مذکور، بعد از نظامیه، بزرگ‌ترین مدرسه و مرکز علمی در هرات بوده است؛ در واقع، مدرسه‌ی غیاثیه، به مثابه‌ی یک پایگاه قوی و برجسته علیه «کرامیه» بوده؛ همانان که در عهد سلطان محمود غزنوی، در خراسان، و به‌ویژه در هرات، جای‌گاه و وجهه‌‌‌ی خاصی داشته‌اند. همین کرامیه، علیه فخر رازی شوریدند؛ چنان‌که، رازی، به درخواست سلطان غیاث‌الدین غوری، ناگزیر شده برای چند گاهی، از هرات بیرون رود، سپس، پیش از چیره‌شدن خوارزمی‌‌ها بر هرات به این شهر باز گشت.
امام رازی، در پژوهش‌های علمی اصولی اش، از استدلالات فلسفی بهره می‌گرفته است. پژوهش‌ها و مباحث رازی، به مثابه‌ی آخرین تلاش‌ها برای زندگی فردی فیلسوفان هرات بوده است.‌
آخرین تاریخ‌نوشته‌های هرات پیش از یورش تاتار‌ها را، در کتاب و روایات یاقوت حموی می‌یابیم؛ همو که یک سال پس از وفات رازی، در زمان حکومت خوارزمی‌ها به هرات آمده بوده است:
این مدرسه، در سال 593ه‍. ساخته شد، همان‌گاه که سلطان غیاث الدین غوری، پرچم سلطنتش را در شهر هرات: پایگاه سلطنت غوریان، بر افراشت (حموی، 1995: ج5/ 396). این مدرسه، هنوز هست؛ لیکن، فقط نام آن مانده، دیگر چیزی از نوشته‌ها، اندیشه‌ها، نگرش‌ها و حتی مذهب امام رازی، در آن به چشم نمی‌خورد.
امام رازی، تمام دانشمندان را از اطراف و اکناف خراسان، فرا خواند، و همه را، در این مدرسه؛ این کاخ شامخ علمی، در یک جمع قرار داد، به نشر علوم عقلی و نقلی، و خصوصاً به علم تفسیر، همت گماشت. باری، فخر رازی، در بیش‌تر علوم رایج، صاحب‌نظر بوده است.

برخی از شخصیت‌های پایه و مشهوری که در این مدرسه، دانش آموخته‌اند
1- ابراهیم بن علی بن محمد سلمی، معروف به «قطب مصری» طبیبی مغربی‌تبار. چند گاهی به مصر ماند و سپس به هرات کوچید، و از نزد امام رازی دانش اندوخت. او، کتاب‌هایی در زمینه‌ی طب، فلسفه، و خصوصاً شرح «کلیات خمس» از کتاب قانون ابن سینا، نوشته است. تاتار‌ها، در سال 618 هـ در قتل عام نیشابور وی را به نیز به قتل رساندند.
2- عبد الحمید بن عیسی بن عمّویه، مشهور به شمس الدین خسروشاهی: دانشمندی کلامی بوده‌است. او به زادگاهش، خسروشاه یکی از قریه‌های «تبریز» منسوب است. در علم اصول، علوم عقلی و فقه به جایگاه والایی رسید. سالیانی در دمشق و کرک، نزد شاه ناصر داوود زیست (ذهبی، بی‌تا: ج23/ 376) و سر انجام در سال: 652هـ، در دمشق وفات یافت. او راست کتاب «اختصار المذهب فی فقه الشافعیة» و «تلخیص الآیات البیّنات» از امام فخر رازی. (زرکلی، بی‌تا: ج3/ 288).
3- اثیرالدین مفضل بن عمر بن مفضل ابهری سمرقندی: منطق‌دان بزرگ. او، شیفته‌ی فلسفه، علوم طبیعی و ستاره-شناسی بود. وی، در سال 663ه‍. وفات یافته است (همان: ج7/ ص279).

4- مدرسه‌ی گوهرشاد بیگم
این مدرسه را، شهبانو‌ی تیموری، «گوهر شاد بیگم» در هرات، به نام خودش ساخت. این مدرسه، به نام‌های «المهد العالی» و «بیت المغفرة» و «القبة الخضراء : گنبد پیروزه»، نیز شناخته می‌شود. شهبانو گوهرشاد بیگم (خواندمیر، بی‌تا، ج2/ 7). برای ساخت و ساز این مدرسه؛ این بنای شامخ و پر شکوه، معماران، بنایان، سنگ‌تراشان و هنرمندان خانه‌آرایی و نگارگری را فرا خواند، و هزینه‌ی هنگفتی برای ساخت و ساز و تزیین و نگارش آن اختصاص داد. این مدرسه، از بنا‌های مجلّل و پر شکوه عهد تیموریان در هرات بوده است. کار ساخت آن از 820ه‍. آغاز یافت و در سال: 841ه‍. به پایان رسید، ساختمان این مدرسه، هنوز در هرات به همین نام، بر پاست، هر چند بر اثر تجاوز اتحاد جماهیر شوروی بر هرات، بخشی از پیکره‌اش زیر بمب‌‌ها آسیب دیده، و تانک‌های روسی آن‌را ویران ساخته است.
برخی از شخصیت‌هایی که از این مدرسه، دانش آموخته‌اند:
1- مسعود شروانی (متوفی: 905هـ) از علمای بزرگ آن‌روزگار خراسان. (کحالةالدمشقی، بی‌تا، ج12/ 227).
2- اختیار الدین، حسین بن غیاث الدین تربتی- هروی (متوفی: 928هـ/ 1522م) که از ادیبان بزرگ هرات بوده، و قاضی این شهر شد، و همان‌جا نیز وفات یافت، تألیفاتی دارد، از جمله: المقامات، أساس الاقتباس و مجالس الملوک(زرکلی، 2002: ج2/ ص251).
3- حسین کاشفی، سبزواری هروی، مشهور به واعظ کاشفی (کحالةالدمشقی، بی‌تا: ج4/ ص34).

چهارم: مدرسه‌ی شاهرخیه و کتاب‌خانه‌ی آن:
شاهرخ میرزا، این مدرسه را در سال: 813 هـ، در هرات بنا کرد، و خواجه علاء الدین چشتی را به مدیریت و مسئولیت کتاب‌خانه‌ی آن گماشت (تغری بردی، بی‌تا: ج6/ 199).
برخی از مدرّسان و دانش‌پژوهان این مدرسه:
1- مولانا نورالدین عبدالرحمن جامی: از استادان پیش‌گام، رهبران فکری این مدرسه، از کسانی است که در راه پیش‌برد، ترویج و غنی‌سازی زبان عربی، مساعی فراوان بذل نموده، و تأثیر به سزایی گذاشته است. و در مبحث دوم همین فصل، مفصلا، به شرح حال وی خواهیم پراخت.
2- سید غیاث‌الدین محمد بن همام‌الدین بلخی هروی، مشهور به خواند میر (880- 942هـ) معاصر امیر علی شیر نوائی بوده، و از وی بهره برده است. سپس، به بارگاه ملک بابر شاه و پسرش: همایون شاه، منزلت یافته است. سر انجام اثناء سفرش به گجرات هند، در سال: 942 هـ وفات یافت: و در دهلی جدید به خاک آرمیده است. از آثار او است:
«حبیب السیَر فی أخبار أفراد البشر»، «التاریخ العام من بدایة الخلقة الی عام: 930 ه‍.» این کتاب او، تحقیقی مهم در شرح حال عالمان دین و ادیبان و فرهیختگان است. «مآثر الملوک» این کتاب را، به امیر علی شیر نوایی، حاکم هرات، پیش‌کش نموده است. «تاریخ همایون شاه» (از شاهان هند). «دستور الوزراء» و «تکملة روضة الصفا» (الهمدانی، 2000: 430).
3 – معین‌الدین محمد زمجی اسفزاری (متوفی: 915هـ/ 1509م): از شاگردان مولانا جامی. از نوشته‌های اوست: «روضات الجنات فی أوصاف مدینة هرات» (کحالةالدمشقی، بی‌تا: ج10/ 200).
4- قاضی میبذی: حسین بن معین‌الدین میبذی، معروف به «قاضی میر» متبحّر در حکمت و طبیعیات. او، در سال (910 هـ/ 1504م) به دست صفویان، به قتل رسید. وی اصلاً از «میبذ» از توابع شهر «یزد»، بوده‌است، اما در هرات رشد کرده و به شهادت رسید.
از کتاب‌های اوست:
الف: به زبان عربی: «شرح کافیه ابن حاجب»، «شرح هدایة الحکمة ابهری». هم‌چنان، یک رشته نوشته‌هایی در حوزه‌ی فلسفه و علوم طبیعی دارد که مجموعاً به‌نام «میبذی» چاپ شده است (اسفزاری، 1961: 257)
آن‌چه عیان و مسلّم است، این‌که هرات، شهری باستانی و علمی بوده‌است، در این شهر، مدارس و مراکز علمی بسیاری در گذر چند سده ساخته شده است. از دیگر مدارس مهم شهر هرات است:
«مدرسه‌ی فخرالمدارس»، «مدرسه‌ی خواجه آفرین»، «مدرسه‌ی سلطانیه» (مدرسه‌ی سلطان حسین بایقرا) «مدرسه و کتاب‌خانه‌ی امیر علی شیر نوایی»، «مدرسه‌ی‌ شیخ الاسلام خواجه عبد الله انصاری»، «مدرسه‌ی خواجه اسماعیل حصاری»، «مدرسه‌ی جمالیه»، «مدرسه‌ی بدیعیه»، «مدرسه‌ی فصیحیه»، «مدرسه‌‌ی امیر چقماق»، «مدرسه‌ی کمال‌الدین بهزاد هروی» (هنرستان) باری، هر مدرسه‌، از خود، یک کتاب‌خانه‌ی پر بار و دارای کتاب‌های ارزشمند و کمیاب، داشته است.
ادامه دارد

آدرس کوتاه : www.parsibaan.com/?p=1943


مطالب مشابه
رسامی

رسامی

15 میزان 1403