سیدمحمد سامح، عضو انجمن ادبی هرات
چکیده
آلات موسیقی نقش بسیار مهمیدر فرهنگها و هنرهای مختلف هر کشور دارند. بهخصوص آلات موسیقی محلی، که از گذشتههای دور تا به امروز با زندگی مردم گره خورده و پیوند خاصی دارد. موسیقی محلی هراتی از اصیلترین و کهنترین انواع موسیقی در جهان میباشد، که در پهلوی آن؛ آلات موسیقی محلی نیز وجود دارد، که ساخت این آلات به هزاران سال قبل برمیگردد. هر ساز با توجه به ویژگیهای خاصی که دارد، در میان عموم مردم از محبوبیت بالایی برخوردار است. دوتار، دلربا، رباب، ششتار، چهارتار، غیچک، دهل و سرنا، نی، تنبور، زیربغلی و… از آلات موسیقی محلی است که در هرات و نواحی اطراف آن از گذشتههای دور مورد استفاده قرار میگیرد. تار در هرات بیشتر مورد توجه است، بهخصوص دوتار، که گوش هر هراتی با نوای آن آشنایی دارد. با آنکه هنرمندان عرصهی موسیقی محلی کمتر مورد تشویق قرار میگیرند، یک تعداد از آنان در حوزهی موسیقی محلی نوآوریهایی نیز کردهاند. از آن جمله زندهیاد استاد عبدالقدوس توکل، هنرمند و شاعر هراتی که در زمینهی موسیقی و ابزار موسیقی دست و قدرتی داشت و بهحق در عرصهی موسیقی استادی کامل بود. او توانست آلهای تاری را ابداع کند و آن را دلنواز نام گذارد. او دلنواز را به منظومهی موسیقی تار هرات افزود؛ سازی که با نوای دلکش آن موسیقی محلی هرات بیشتر از پیش پربارتر گردید.
واژگان کلیدی. دلنواز، موسیقی محلی، هرات، عبدالقدوس توکل.
مقدمه
با آن که ظهور پدیدههای مدرن بیشتر ساختارهای کلاسیک را دچار چالش نموده و در عرصهی موسیقی نیز این وضعیت محسوس است، هنوز صدای آلات موسیقی که بیشتر دستساز و معرف موسیقی محلی هرات اند، گاه گداری از ورای رسانههای صوتی و تصویری شنیده میشود. به عقیدهی اکثر هنرمندانی که هنوز موسیقی محلی هرات را بهعنوان اصیلترین موسیقی خراسانی و یکی از بخشهای موسیقی بومی میدانند، موسیقی سنتی و محلی در گوشه و کنار کشور رو به رکود گذاشته و نهادهایی که در این راستا فعالیت دارند، نیز کم کم امید خود را برای احیای موسیقی محلی از دست میدهند.
با آن که هنرمندان عرصهی موسیقی محلی کمتر مورد تشویق قرار میگیرند. یک تعداد از آنان در حوزهی موسیقی محلی نوآوریهایی نیز کرده اند. از آن جمله زنده یاد استاد عبدالقدوس توکل، هنرمند و شاعر هراتی که توانست آلهی تاری را اختراع کند و آن را دلنواز نام نهد.
استاد توکل کبابیانی هروی، در بخش موسیقی به استادی کامل مبدل گردیده بود. او کارشناس موسیقی و نوازندهی چیرهدستی در قلمرو حنجرهی دوتار، رباب، تنبور،هارمونیه و طبله بود و بیشترین تخصص را در دوتارنوازی داشت.
در این پژوهش میپردازیم به اینکه، مخترع دلنواز کیست؟ دلنواز از جملهی کدام آلات موسیقی است؟ در ساخت دلنواز از کدام آلات موسیقی الهام گرفته شده؟ ساختمان دلنواز چگونه است؟ دلنواز در کدام سال ساخته شده؟. هدف اساسی این پژوهش پاسخ به پرسشهای مطرح شده میباشد.
معرفی مخترع دلنواز
او انسانی بود، روشن روان و صاحبدل، که روزگاری را در کوچههای پیچ در پیچ موسیقی سپری نمود و سالهای روان زندگی را با زمزمهی «تار» روشنی بخشید و از بلندای موسیقی به سوی افق نامتناهی پرکشید. عبدالقدوس توکل کبابیانی هروی فرزند حاجی ابوبکر توکل در سال ۱۳27 هجری خورشیدی در محل خواجه رخبند شهر کهنهی هرات دیده به جهان گشود (توکل، 1390: 5). او آموزشهای ابتدایی را طبق روال معمول آن زمان در مسجد فراگرفت و بعد شامل فخرالمدارس هرات شد و تحصیلاتش را تا صنف دوازدهم در فخرالمدارس ادامه داده و از آن مدرسه فارغ گردید.
توکل مدت طولانی را در بستر بیماری بهسر برد که قریب به ده سال بود و چند سال را بدون قدرت گفتار، حرکت و بینایی سپری کرد؛ تا اینکه این شخصیت برجسته، موسیقی دان، شاعر خوش بیان و معلم فداکار در شب جمعه اول میزان سال 1401 هجری خورشیدی در سن 74 سالگی به سبب بیماریای که چندین سال با آن دست و پنجه نرم میکرد درگذشت و از دیار فانی به دیار باقی شتافت.
استاد توکل یک شخصیت خادم و دلسوز برای جامعه بود و تا حد توان در تمام بخشهایی که میتوانست برای جامعه و مردمش خدمت کرد. او بعد از فراغت از فخرالمدارس هرات مدت هفت سال در ولایتهای غزی و هرات افتخار شغل معلمی را داشت. «ایشان استاد موسیقی بهطور خصوصی و همچنان در مکتب آقاخان بهعنوان استاد موسیقی نقش کلیدی را مدت طولانی داشتند. استاد توکل مدت طولانی در لیسهی جامی، لیسهی شبانه و لیسهی افغان- ترک مصروف تعلیم و تربیهی اولاد وطن بودند» (صفحهی هنرمندان هراتی، 2018).
استاد از سابقهدارترین اعضای انجمن ادبی هرات بود ومدتی در کنار استاد رجایی بهحیث معاون انجمن ادبی ایفای وظیفه نمود. «سالهای سال به روزنامهی اتفاق اسلام نوشت، به اورنگ هشتم شعر چاپ کرد و به نشریهی کودک انجمن ادبی هرات سرود و ترانه ساخت و به جامعهی موسیقی و آهنگ هرات نواخت» (صفحهی انجمن ادبی هرات، 2022).
استاد عبدالقدوس توکل مخترع دلنواز
جایگاه استاد توکل
معلم روشنگر، هنرمند پژوهشگر، نوازنده و ابداعگر دلنواز، شاعر دردهای روزمره¬گی، لالاییسرای کودکان، قلمدار، انسان قانع و متواضع و بیمدعا که متانت و نجابت و تواضع از کنشش میتابید.
«استاد توکل شاعر با احساس و با دردی بود که طبع ساده و روان داشت و شعر را با کمال سلاست میسرایید که سرودههایش با زبان محیط و مردم زادگاهش پیوند استوار دارد. آثار و غزلیات توکل اعم از آنکه آلام و رنجهای مردم ستمدیدهی کشورش را در نظرها مجسم و در ذهنها متصور میسازد، خالی از لطائف و ظرائف شاعرانه هم نبوده و نیز گاهی شعر را با زبان و ادب کودکانه وفق داده و در فرصتی هم اشعارش را با واژههای محلی که زبان عامیانه و گویش مردم شهر و روستای این مرز و بوم است، پیرایه میبندد» (توکل، 1378: 2).
استاد بهره در صفحهی فیسبوک خود نوشته: «استاد توکل از مهارت، تبارز و توانمندی ویژهای در حوزههای علمی، ادبی و هنری برخوردار بود تدین، تواضع و مهرورزی از فرازهای اخلاقی او بود» (بهره، 2021).
در صفحهی فیسبوک انجمن ادبی هرات در مورد استاد چنین نگاشته شده: «این مرد راستین از اعضای سابقه¬دار انجمن ادبی هرات بود و در زمینههای فرهنگ شفاهی مردم و ادبیات کودک کارهای ارزنده و درخوری انجام داده است. او در زمینهی موسیقی و ابزار موسیقی نیز دستی و قدرتی داشت «دلنواز» را به منظومهی موسیقی تار هرات افزود» (انجمن ادبی، 2022).
استاد توکل در میان جامعهی هنری و ادبی از جایگاه رفیعی برخوردار میباشد. او شاعری خوشسلیقه، هنرفهم و نوازندهی چیرهدستی بود که، به مقام معنوی و جایگاهش همه اعتراف دارند. استاد براتعلی فدایی در بارهی استاد در مقدمهی مجموعهی فریاد مینویسد: «عبدالقدوس توکل شاعر خوپشسلیقه، آزادمنش و با ذوقی هست که به دامان خاک ادبپرور و دانشخیز هرات باستان پرورش یافته و هنر موسیقی و شعر که هردو از غرائز طبیعی بشر است، از آوان جوانی در نهادش جوانه زده، عندلیب ذوقش با نغمهی موسیقار به حریم روحافزای شعر پر افشان گردیده و طایر اندیشهاش بر سپهر فرهنگ و ادب این سرزمین هنرپرور به پرواز در آمده است» (توکل، 1378: 1).
استادان توکل در موسیقی و اینکه چگونه موسیقی را فرا گرفت
در کتاب زیر و بم استاد قاسمی آمده که: «استاد توکل موسیقی را از اساتیدی چون، استاد محمد رحیم خوشنواز و استاد محمد کریم هروی آموخت و علم موسیقی را از نزد استاد محمد طاهر قندهاری فراگرفت» (قاسمی، 1390: 143). و در مقدمهی مجموعهی ناله، ظاهر رستمیمینویسد: «او از شاگردان ممتاز روانشاد استاد محمدکریم هروی دوتارنواز معروف کشور است» (توکل، 1390: 5). خود استاد توکل در مقدمهی شیون نوشته: «و همچنین با علاقهی خاص یادآور میشوم که از چهل سال پیش بلاوقفه پی تحصیل علم موسیقی با سر دویدم و تا سرحد امکان لحظهای فروگذاشت نکردم تا افتخار شاگردی استاد محمدکریم (بینی) هروی نصیب من شد» (توکل، 1374: 2). پس نتیجه میگیریم که استاد توکل در اصل موسیقی را از استاد محمد کریم هروی آموخته بود.
استاد توکل از کودکی با پشت سر گذاشتن سختیهای فراوان و تلاشهای بدون وقفه توانست به جایگاهی برسد که بر علاوه اینکه در موسیقی استاد و صاحب سبک است آلهی جدیدی هم اختراع نمود که شهرت جهانی کسب کرد. «پسرش سنایی توکل، که خود نوازندهی دوتار است از خاطرات پدر گفت و اینکه چگونه استاد توکل با مخالفت شدید پدر بهخاطر جو سنتی حاکم بر هرات برای یادگیری دوتار تلاش کرد. پدرش چندبار دوتار را بر فرق سر او کوبید و شکست؛ اما عبدالقدوس جوان از هنر و موسیقی دستبردار نبود و دوتار قدیمیمامای خود را پنهانی به خانه میآورد و تمرین میکرد» (نیک خواه، 1398).
استاد توکل از آوان جوانی به یادگیری دوتار پرداخت و در بسیاری از محافل مختلف موسیقی در داخل کشور شرکت کرد که ماحصل آنها محبوبیت بیش از حد وی در نزد ساکنان این دیار است. توانایی خاصی که استاد توکل در دوتارنوازی داشت، موجب شد تا بهعنوان یک نوازندهی مبـتکر و صاحبسبک شناخته شود.
انحطاط موسیقی محلی(از میان خاکسترها بر میخیزیم)
با آن که ظهور پدیدههای مدرن بیشتر ساختارهای کلاسیک را دچار چالش نموده و در عرصهی موسیقی نیز این وضعیت محسوس است، هنوز صدای آلات موسیقی که بیشتر دستساز و معرف موسیقی محلی هرات اند، گاه گداری از ورای رسانههای صوتی و تصویری شنیده میشود. به عقیدهی اکثر هنرمندانی که هنوز موسیقی محلی هرات را به عنوان اصیلترین موسیقی خراسانی و یکی از بخشهای موسیقی بومیمیدانند، موسیقی سنتی و محلی در گوشه و کنار کشور رو به رکود گذاشته و نهادهایی که در این راستا فعالیت دارند، نیز کم کم امید خود را برای احیای موسیقی محلی از دست میدهند.
با این حال صدای آلات موسیقی که نمایانگر اصالت موسیقی بومی این سرزمین باشد، حالا از ورای رسانههای داخلی کمتر شنیده میشود. در هرات کمتر رسانهای صوتی و تصویری وجود دارد که به این بخش از فرهنگ دیرپای محلی به شکل بایسته آن بپردازد. هنرمندانی که به این بخش هنر محلی میپردازند حالا از انگشتان دست تجاوز نمیکنند. به گفتهی یک تعداد از هنرمندان موسیقی محلی، موسیقی سنتی هرات که به عنوان موسیقی خراسانی یاد میشد در بخشهای بزرگی از غرب کشور رواج داشت و در هرات نیز هنرمندان بنامی در عرصهی موسیقی سنتی حضور داشتند. در کنار آن بخش زیادی از آلات موسیقی در همین شهر هرات بهدست هنرمندان هراتی ساخته میشد که رباب هراتی مشهورترین رباب بود و این رباب با کندن کاریها و صدفنشانیهای جالب مزین میگردید و بسیار با ارزش بود. ولی در حال حاضر به جز یکی دو تن از کسانی که همچنان این پیشه را حفظ کرده اند، دیگر کسی به فکر ساختن آلات موسیقی سنتی نیست. در کنار آن هنرمندان سنتیخوان نیز روز به روز کمتر میشوند و موسیقی محلی کم کم رو به انحطاط میگذارد. یک تعداد از هنرمندان هم به طور ذوقی به موسیقی محلی میپردازند که تأثیر چندانی بر پیشرفت آن ندارد. موسیقی محلی هرات به گفتهی مردم این شهر از اصیلترین و بومیترین موسیقیهای محلی در کشور است که کمابیش اصالت خود را حفظ کرده است. یک تعداد از هنرمندان هراتی که در عرصهی موسیقی کشور جای پای دارند، کوشش کردهاند تا این موسیقی بهطور کامل از یادها نرود و تعدادی از جوانان هنرمند نیز پارچههایی از موسیقی را دوباره بازخوانی کرده اند. نقیب آروین، نویسنده هراتی به این عقیده است که موسیقی محلی هرات را نه در چارچوب جغرافیایی هرات بلکه باید در یک محدودهی بزرگتر از هرات که حتا بخشهایی از شرق ایران را نیز در بر میگیرد، جستوجو کرد. او موسیقی محلی هرات را از جملهی اصیلترین موسیقیهای محلی افغانستان میداند (نیکخواه، 1398).
با آنکه هنرمندان عرصهی موسیقی محلی کمتر مورد تشویق قرار میگیرند. یک تعداد از آنان در حوزهی موسیقی محلی نوآوریهایی نیز کردهاند. از آن جمله زندهیاد استاد عبدالقدوس توکل، هنرمند و شاعر هراتی که در زمینهی موسیقی و ابزار موسیقی دست و قدرتی داشت و بهحق در عرصهی موسیقی استاد کاملی بود. او توانست آلهی تاری را اختراع کند و آن را دلنواز نام نهد. او دلنواز را به منظومهی موسیقی تار هرات افزود – دلنوازی که نوای دلکش خود استاد فرزانه را بر جان مخاطبش دلنوازانه مینشاند.
ساخت دلنواز
استاد توکل در سال 1382 در سن 55 سالگی کار ساخت دلنواز را آغاز کرد و با تلاشهای زیاد بعد از مدت سه سال در سال 1385 ساخت آن به اتمام رساند. او در آن زمان به حیث استاد موسیقی در مکتب آقاخان تدریس میکرد و این آلهی جدید در آنجا بیشتر انکشاف یافت.
دلنواز
دلنواز صدای نرم و گیرا دارد که شنونده را بهخود جذب میکند. دلنواز یکی از آلات موسیقی محلی هرات باستان است و از گروه آلات آرشهای در موسیقی میباشد که به ابتکار و خلاقیت استاد عبدالقدوس توکل ایجاد شده است. بعد از اختراع این آله دعوتی از سوی یکی از مکاتب موسیقی فرانسه از ایشان بهعمل آمد و استاد به فرانسه رفنتد که این نشاندهندهی جایگاه استاد در عرصهی موسیقی محلی است.
این آلهی موسیقی زیبا با تأثیرپذیری و ترکیب از دو آلهی موسیقی دیگر یعنی دوتار و دلربا بهوجود آمده است. شکل ظاهری و ساختمان آن شدیداً متأثر از ساز دلربا بوده و رنگ صوتی آن چیزی بین رنگ صوتی ویالون و دلرباست. طرز نواختن و پوزیشن آن بسیار نزدیک به دلرباست و نام آن این همه شباهتها و تأثیرپذیریها را از دلربا بازگو میکند؛ اما سیستم پردهبندی آن کاملاً شبیه به پردهبندی دوتار است و دستهی تنبورمانند؛ ولی کوتاه دارد.
این ساز بسیار زیبا که دارای یک سپتک کامل صوتی به علاوهی مندر اوترانگ و تار پروانگ که روی هم رفته دو اکتاو کامل زمینهی صوتی دارد. همچنان سازی محلی باقی مانده و تقریباً تازه و نامأنوس است و هنوز نوازندهای را بهنام خود ثبت نکرده است (صفحهی هنرستان ترانه، 2020).
دلنواز آلهی موسیقی ابداع شده توسط
استاد توکل
دوتار
دوتار یک ساز زهی است که از چوب توت ساخته میشود و طول آن یک متر و سی سانتیمتر است و با ناخنک نواخته میشود. این ساز در ابتدا دو تارِ رودهای داشته و با تغییراتی که در طول زمان در آن رخ داده اکنون یک تار اصلی، سیزده تار فرعی و نوزده پرده دارد و بیشتر در قسمتهای غرب و شمال کشور رایج است که بهنامهای دوتار هراتی و دوتار اُزبکی شناخته میشود.
استاد وحید قاسمیدر کتاب زیر بم از دوتار مینویسد: «دوتارساز قدیمیهرات باستان و نواحی اطراف آن است که پنج دههی گذشته دارای دو تار و هشت پرده بوده است که تا هنوز هم در نقاط دوردست هرات به همانگونه وجود دارد و بهگونهی دو سرهای یا به همریزی نواخته میشود. این نوع آن امروز رواج ندارد و ساز ضربی همراه با دوتار فقط تمبک یا زیر بغلی بوده. نوازندگان فولکلور تقسیمات و نام گذاری پردهها را به شمار اعداد شناسایی میکردند: ۱-۲-۳-۴-۵-۶-۷- دو- ری- می-
فا- سول- لا- سی.
دوتار امروزی دارای چهارده سیم است که با زخمه یا ناخونک نواخته میشود که شباهت بسیار زیادی به تنبور دارد و اصالت دوتار پیشین را به دلایل گوناگون در خود ندارد.
دوتارنوازان قدیمی بادغیس و هرات عبارت بودند از حیدر پینه، امین دیوانه، خالق سوز، رضا اونم، ماما حيدر، عزت جان، رحیم گریه، سید گل دوتاری که آوازخوان و دوتار نواز بود، عبدل شاعر بدیههسرا آواز خوان و دوتار نواز، شاهمحمد دوتاری و آوازخوان، غوثی دوتاری و آوازخوان، قربان دوتاری و آوازخوان، غلاممحمد برناباد دوتاری و آوازخوان، آسیابان دوتاری، غلامغوث دوتارنواز در حلقهی صوفیان، گلمحمد دوتار نواز، کریم هروی، بابه اختر غزنوی، صوفی طاهر قندهاری، سرور گادیوان، نبی دیوانه، مجر از ادرسکن، دستگیر سرود، سیدگل کَل دوتاری و آوازخوان، عمر سرخابی دوتارنواز، شاهسوار دوتاری، بازمحمد دوتاری از قوم کندالان ولایت بادغیس، عبدالباقی قصاب معروف به ماما (دوتار نوازی بود که استاد محمد کریم هروی از جملهی شاگردان او بود که شصت سال قبل وفات نموده است)، گلمحمد دو تارنواز، آسیابان دو تاری و دیگران (قاسمی، ۱۳۹۰: ص ۵۹- ۶۰).
دوتار هرات آن قدر معروف است که برخی از هنرمندان، به هرات لقب «شهر دوتار» دادهاند. و همچنان باید از دوتارنوازان مشهور هراتی دیگری نیز نام برد. زندهیاد استاد گدامحمد هراتی، استاد محمدکریم هروی پدر دوتار هراتی، استاد امیرجان خوشنواز، استاد کریمجان هراتی، استاد عبدالقدوس توکل مخترع دلنواز و….
دلربا
نوعی ساز از آلات موسیقی زهی با صوتی گرم و عارفانه که در مجالس عرفانی و صوفیه و خانقاه نواخته میشود. در این ساز سیمهای اضافی و فرعی آن زیر سیمهای اصلی بسته میشود و با درجات گام مورد نظر نوازنده، کوک میگیرد و نوعی از دلربا حدود یک متر طول دارد و تعداد 17 رشته تار، که با کمان آرشه نواخته میشود. دلربا مثل دیگر سازهای زهی دارای پرده است. و پردههایش متحرک و تعداد تارهای آن تا 22 عدد افزایش مییابد. دلربا در مناطق مرزی ایران و پاکستان و افغانستان وجود دارد و در همان مناطق نیز نواخته میشود.
از دلربانوازان مشهور کشور میتوان از استاد امرالدین دلربا نواز، استاد غلامنبی، استاد محمدرحیم خوشنواز، غلام قادر، بسمالله دلربانواز و… نام برد. که مشهور ترین و آخرین سلسلهدار مشهور دلربانوازان کشور زندهیاد استاد امرالدین دلربانواز بود.
دلربا از آلات موسیقی آرشهای
این نای بینوا؛ آخرین نفسهای موسیقی محلی هرات
موسیقی محلی هرات، از محبوبیت زیادی در میان شهروندان افغانستان برخوردار میباشد؛ اما رفتهرفته مشعل درخشان این سبک موسیقی، با فوت معدود هنرمندان پیشگام و طلایهدار این عرصه، در حال خاموششدن است.
موسیقی محلی هرات، ریشه در آداب و رسوم هراتیان دارد و سینه به سینه از یک نسل به نسل بعدی منتقل شدهاست. دف، دوتار، چنگ؛ سنتور، زیربغلی و چهارتار از ابزارهای موسیقی محلی هرات است.
موسیقی محلی هرات با آنکه به انزوا کشانده شده؛ ولی هنوز کاملاً فراموش نگردیده است. عدهای از هنرمندان در هرات با آنکه هیچگونه سود مادی از این هنر بومی ندارند، بازهم به آن میپردازند و تعدادی از جوانان نیز با بازخوانی آهنگهای محلی سعی در زنده نگهداشتن این هنر شریف دارند.
بیشترین نماد موسیقی محلی در چهاربیتیهايی که بر زبان مردم جاری است، شکل یافته است. اکثر مردم به این عقیدهاند که چهاربیتیخوانی جزو اساسی موسیقی محلی هرات است و حتا زنان نیز در گذشته، دور هم جمع میشدند و به خواندن چهاربیتی میپرداختند. عدهای هم با آلات موسیقی این چهاربیتیها را همنوا میساختند.
موسیقی محلی نیز بخشی از ارزشهای فرهنگی کشور است که در کنار دیگر ارزشها باید حفظ گردد؛ زیرا در روان این موسیقی تاریخ کهن این سرزمین روایت میگردد و هنوز نیز این موسیقی با همه عقبگردها و نفوذ موسیقی مدرن علاقهمندان و طرفداران خود را دارد.
موسیقی محلی در این سرزمین
این سرزمین را میتوان به عنوان یکی از شاخصترینِ انواع موسیقی محلی در جهان نام برد. وقتی به سازها، نوازندگان، ژانرها و نوع موسیقی فولکلور این کشور نگاه میکنید، به نظر میرسد که به عمق تاریخ نگاه میکنید. این کشور برای مدت طولانی تحت تأثیر جنگهای داخلی و همچنین بنیادگرایی بوده است.
اگرچه این امر از بسیاری جهات برای فرهنگ و مردم ویرانگر بوده است؛ اما از سوی دیگر این امر مانع از ورود فرهنگ بیگانه به این سرزمین شد. بنابراین موسیقی سنتی و فولکلور و سازهای آن که ریشه در فرهنگ و زندگی مردم دارد هنوز زنده ماندهاند؛ اما مشکل در مقولهی بررسی موسیقی اقوام در این کشور این است که تعداد زیادی ضبط موسیقی محلی وجود ندارد. کابل و هرات دو شهر و منطقهای هستند که در بحث موسیقی محلی افغانستان سنتهای دیرینهای دارند. موسیقی محلی هرات به سادگی هراتی نامیده میشود. هرات در بخش غربی افغانستان قرار دارد. در طول قرن پانزدهم، مرکز فرهنگی قلمرو اسلامیبود. هرات ترانههای فولکلور زیادی دارد که بسیاری از مردم آن را میشناسند و در موقعیتهای مختلف مانند عروسی میخوانند. با اینکه شهر کابل مرکز فرهنگی افغانستان است در عرصهی موسیقی، هرات جایگاه ویژهای دارد؛ چرا که وطنِ موسیقی سنتی کشور، هرات است و نسبت به سایر ولایتها موسیقیاش به موسیقی آریایی نزدیکتر است.
موسیقی محلی نقطهی عطف زیباییهای تنوع قومیو زبانی در کشور است و فارسی، پشتو و ازبکی، زبانهای اصلی متن ترانهها را تشکیل میدهند. در این کشور سبکها و شیوههای گوناگون موسیقی، از غزل فارسی گرفته تا راگ هندی رواج دارد. گامهای موسیقی عمدتاً دیاتونیک بوده و تا همین اواخر پلیفونی وهارمونی به شکل غربی آن در موسیقی کشور تأثیر چندانی نداشت (فیض آبادی، 2024).
نتیجه گیری
موسیقی محلی هرات از برجستهترین انواع موسیقی میباشد، که تاریخ طول و دراز و پر فراز و نشیبی را سپری نموده، که در نتیجهای این پژوهش میتوانیم به نکات ذیل اشاره کنیم.
1. عبدالقدوس توکل هنرمند خوشسلیقه، آزادمنش و باذوقی بود که به دامان خاک ادبپرور و دانشخیز هرات باستان پرورش یافت و در هنر موسیقی به استادی بی بدیل تبدیل شد.
2. توکل کارشناس آلات موسیقی محلی هرات و همچنان مخترع دلنواز آلۀ جدیدی از گروه آلات آرشهای است که از ترکیب چند آلهی موسیقی ایجاد شده است.
3. دلنواز صدای نرم و گیرا دارد که شنونده را بهخود جذب مینماید. دلنواز یکی از آلات موسیقی محلی هرات باستان است و از گروه آلات آرشهای در موسیقی میباشد که به ابتکار و خلاقیت استاد عبدالقدوس توکل ایجاد شده است. بعد از اختراع این آله دعوتی از سوی یکی از مکاتب موسیقی فرانسه از ایشان به عمل آمد و استاد به فرانسه رفت که این نشاندهندهی جایگاه استاد در عرصهی موسیقی محلی است.
4. دوتار هرات آنقدر معروف است که برخی از هنرمندان، به هرات لقب «شهر دوتار» دادهاند. و همچنان باید از دوتار نوازان مشهور هراتی نام برد. زنده یاد استاد گدامحمد هراتی، استاد محمد کریم هروی پدر دوتار هراتی، استاد امیر جان خوش نواز، استاد کریم جان هراتی، استاد عبدالقدوس توکل مخترع دلنواز و…
5. موسیقی محلی هرات، ریشه در آداب و رسوم هراتیان دارد و سینه به سینه از یک نسل به نسل بعدی منتقل شدهاست. دف، دوتار، چنگ؛ سنتور، زیربغلی و چهارتار از ابزارهای موسیقی محلی هرات است.
6. موسیقی محلی نیز بخشی از ارزشهای فرهنگی کشور است که در کنار دیگر ارزشها باید حفظ گردد؛ زیرا در روان این موسیقی تاریخ کهن این سرزمین روایت میگردد و هنوز نیز این موسیقی با همه عقبگردها و نفوذ موسیقی مدرن علاقهمندان و طرفداران خود را دارد.
سرچشمهها
1- توکل، عبدالقدوس. (1374). شیون. چاپ اول؛ پاکستان: مطبه حنیفیه کویته.
2- ـــــــــ. (1378). فریاد. با مقدمهی براتعلی فدایی، چاپ اول؛ هرات: انتشارات آریا.
3 ـــــــــ. (1390). ناله. با مقدمهی ظاهر رستمی، چاپ اول؛ هرات: چاپخانهی توانا.
4- قاسمی، وحید. (1390). زیر و بم. چاپ اول: انتشار بنیاد آرمانشهر.
5- تصویر ۸صبح. (1389). Am. Media
6- http://www.bbcpersian.com. فریدون آژند، گرينويچ – پنج شنبه 11 اکتبر 2007 – 19 مهر 1386.
7- نویدمشعوف، میزان 1401 خورشیدی؛ مجلهی دوربین.
8- حسین نیکخواه. (1398). سایت منو.
9- صفحهی فیسبوک انجمن ادبی هرات. (2022).
10- صفحهی فیسبوک استاد ولی شاه بهره.(2021).
11- صفحهی فیسبوک هنرمندان هراتی.(2018).
12- https://doorbin.af/?p=8377.com
13- https://8am.media/fa.com
واحد روحانی. (2019).
14- https://iranmusicology.com/afghan-music/ مهدی فیض آبادی. (2024).
15- http://tirdad1.blogfa.com/tag.com
16- صفحهی هنرستان ترانه. (2020) Honarestan Tarana
آدرس کوتاه : www.parsibaan.com/?p=2504