زبان پارسی یکی از کهنترین و پربارترین زبانهای جهان است که تاریخ و فرهنگی ژرف و شگرف را در سینه دارد. این زبان اگرچه چونان زبان رسمی در کشورهای افغانستان، ایران و تاجیکستان شناخته میشود؛ ولی فراخنای کاربرد آن بسی فراتر از این سه کشور است. زبان پارسی نهتنها ابزاری برای پیوستگی روزمرۀ مردم این کشورها از تبارهای گوناگون است؛ بلکه محملی برای جابهجایی فرهنگ، هنر، ادب و تاریخ آنها نیز بهشمار میرود.
زبان پارسی دارای ویژگیهای خاصی است که آن را از دیگر زبانها متمایز میسازد. این زبان، تاریخی چند هزارساله دارد، و دستکم در هزارسال پسین، دگرگونیهای کمتری را تجربه کرده است. آثار ادبی بینظیری چون شاهنامۀ فردوسی، مثنوی مولانا، دیوان حافظ و آثار سعدی و دهها و صدها اثر دیگر به زبان پارسی آفریده شدهاند. این آثار نهتنها در نزد پارسیزبانان بلکه در سراسر جهان شناخته شدهاند و باعث تقویت هویت فرهنگی مردم پارسیزبان میباشند.
زبان پارسی اهمیت زیادی در زمینههای مختلف دارد. از جنبۀ فرهنگی، این زبان در حفظ هویت ملی و فرهنگی آریاناییان نقش کلیدی ایفا میکند. با توجه به اینکه زبان ابزار انتقال ارزشها، باورها، آداب و رسوم و در کل اندیشۀ مردم است، پاسداری از زبان پارسی برای تمام پارسیزبانان، یک وجیبه بهشمار میرود.
از نظر علمی، زبان پارسی در حوزههای گوناگون دانش و ادب چونان زبان تحقیق و پژوهش شناخته میشود. آثار علمی و ادبی در زبان پارسی بهغنای دانش بشری افزوده و امکان تبادل اطلاعات بینالمللی را فراهم کرده است. بهعلاوه، زبان پارسی بهعنوان یک زبان مورد استفاده در دیپلماسی و روابط بینالملل نیز دارای اهمیت است.
با توجه به آنچه بیان شد، پاسداری از زبان پارسی و ارزشهای آن، هم برای اهالی این زبان و هم برای جامعۀ بشری اهمیت ویژهای پیدا میکند؛ زیرا پیامهای معنوی و عرفانی زبان و فرهنگ پارسی محدود به گروه خاصی از انسانها نیست؛ بلکه برای تمام بشریت، عشق و دوستی و همزیستی دادگرانه و برابر را پیامرسانی میکند. شاید بههمین دلیل است که آثار برخی از بزرگان زبان پارسی به زبانهای گوناگونی در جهان برگردان شده و مورد استفادۀ بخش مهمی از جامعۀ انسانی قرار گرفته است.
با وجود این زبان پارسی با خطرها و تهدیدهایی نیز روبهرو است. یکی آنکه در افغانستان، زبان پارسی با محدودیت کاربرد مواجه گردیده، تلاشهایی در جریان است تا از پیشرفت و توسعۀ این زبان جلوگیری گردد و دستِکم از کاربرد رسمی باز بماند. در تاجیکستان موضوع نوشتار زبان پارسی چونان یک چالش قد افراخته و مانعی بر سر راه پیوستگی نوشتاری دیگر پارسیان با مردم این کشور بهحساب میآید. نیز ایران تا کنون نتوانسته جایگاه خودش را چنانکه باید در میان پارسیزبانان منطقه پیدا کند و این امر سبب گردیده تا گونهای از گسیختگی در پیوند فرهنگی پدید آید.
مهاجرتهای گستردۀ پارسیزبانان از افغانستان و ایران به کشورهای دیگر بهویژه کشورهای غربی، و پراکندگی جمعیت پارسیزبان در گوشهوکنار جهان، یکی دیگر از چالشهای این زبان است. این موضوع میتواند منجر به تضعیف زبان و فرهنگ پارسی در میان نسلهای جدید شود؛ زیرا ممکن است آنها تحت تأثیر زبان و فرهنگ کشورهای میزبان قرار گیرند. چنانکه برخی از نشانهها، سخن از ایجاد شکاف میان نسلهای جدید با نسلهای گذشتۀ پارسیزبان در غرب دارد و نشان میدهد که بسیاری از نوجوانان دستکم از نوشتن به زبان پارسی بیبهره ماندهاند. نیز عدم شناخت مردم کشورهای ایران، افغانستان و تاجیکستان، از یکدیگر و از تاریخ مشترک و فرهنگ و هنرشان، یکی دیگر از چالشهای فراروی زبان پارسی است.
با این بیان، لزوم همکاری فرهنگی کشورهای ایران، افغانستان و تاجیکستان و هماهنگی مشترک در زمینۀ تقویت زبان و فرهنگ پارسی بیشتر از هر زمانی برجسته مینماید. این همکاری میتواند در زمینههایی چون: تبادل فرهنگی و آموزشی، برگزاری جشنوارهها و همایشها، ایجاد و توسعۀ رسانههای مشترک، تولید محتوای دیجیتال، راهاندازی پروژههای تحقیقاتی مشترک و تشویق و مدیریت نویسندگان، شاعران و هنرمندان این سه کشور برای همکاری و تولید آثار مشترک باشد که بهغنای زبان و ادبیات پارسی کمک میکند، و ارتباطات میان پارسیزبانان را عمیقتر میسازد.
آدرس کوتاه : www.parsibaan.com/?p=2608