نگاهی به کتاب هزار و یک شب

2 قوس 1402
4 دقیقه
نگاهی به کتاب هزار و یک شب

نگارنده: حمیده میرزاد

کتاب هزار و یک شب را می‌توان با یک سالن بزرگ که اتاق‌های زیادی در آن است مقایسه کرد. این اتاق‌های کوچک متشکل از داستان‌های کوتاه و شعرهایی است که به‌طرز ماهرانه‌ای در طول یک داستان طولانی نوشته شده‌اند. همه‌ی داستان‌ها نشانه‌ی فرهنگ و سبک زندگی در آسیای شرقی است. داستان‌های هزار و یک شب ریشه در سنت‌های مختلف شفاهی دارد. شامل مضامینی از مناطق جغرافیایی و دوره‌های تاریخی در بین‌النهرین است. افسانه‌های این کتاب سؤالات اساسی زندگی انسان را مطرح می‌کنند. آن‌ها به مضامین جهانی، مانند: عشق، مرگ، خوش‌بختی، سرنوشت و جاودانگی اشاره می‌کنند و از مرزهای زبانی و فرهنگی فراتر می‌روند.
عدد هزار و یک را می‌توان با بی‌نهایت مقایسه کرد و نشانه‌هایی که همه می‌توانند از شب به یاد بیاورند تاریکی، توهّم و طول عمر است. در این افسانه‌ی طولانی، زن، داستان‌هایی در شب تعریف می‌کند؛ زمانی‌که تشخیص درست و غلط در آن دشوار است. شهرزاد داستان را در مکانی تاریک و ترس‌ناک و با ترس از مرگ تعریف می‌کند. این خود به شب اشاره دارد و نشانه‌ی ترس و توهّمی‌است که هم در داستان و هم در وجود شهرزاد موج می‌زند. این ترسِ از مرگ، داستان‌ها را متشنج می‌کند. شهرزاد تلاش می‌ورزد با ایجاد تعلیق‌های بیش‌تر، مرگ خود را به تعویق بیندازد. او مجبور است تمام شب بیدار بماند و برای نجات جان خود قصه بگوید. پادشاه به‌دلیل نفرت کشورش را محکوم می‌کند و شهرزاد با داستان‌های آموزنده‌ی خود سعی می‌کند او را متوجه محیط اطراف خود کند. داستان‌های عجیبی که هر شب ناتمام می‌ماند.

 

ساختار
هر داستان در کشورهای مختلف اتفاق می‌افتد. ما در سفر شخصیت‌های خیالی شرکت می‌کنیم و معاشرت آن‌ها را می‌بینیم. موقعیت جغرافیایی، هویت مکانی به داستان می‌دهد و داستان به‌خوبی توسط جامعه مورد استقبال قرار می‌گیرد.
«علی‌بابا و چهل دزد» داستانی از مجموعه‌افسانه‌های هزار و یک شب است. افسانه در مورد چهل سارق است که غاری پر از طلا و گنجینه‌های گران‌بها دارند. علی‌بابا به‌طور تصادفی کلمه‌ی کلیدی را می‌شنود. کلمه‌ی کلیدی «کنجد باز شو» است. هنگامی‌که از آن استفاده می‌کند حادثه‌های داستان شروع می‌شود. در این متن داستان علی‌بابا و چهل سارق را تجزیه و تحلیل می‌کنم و در مورد ساختار این افسانه بحث می‌کنم.
علی‌بابا و چهل دزد با «روزی روزگاری» شروع می‌شود و ما مکان و زمان خاصی را در ماجرا پیدا نمی‌کنیم؛ اما به‌دلیل نام شخصیت‌های داستان به‌سرعت می‌فهمیم که داستان در شرق آسیا «ایران یا کشورهای عربی» رخ داده است. داستان با یک اتفاق غیرمنتظره و عجیب آغاز می‌شود. قهرمانان و ضدقهرمانان در خلاف جهت یک‌دیگر حرکت می‌کنند. در بیش‌تر افسانه‌ها اتفاقات خوب برای افراد خوب و اتفاقات بد برای افراد بد رخ می‌دهد. ما می‌بینیم که نبرد بین خیر و شر است و سرانجام خیر پیروز می‌شود. این یک پایان خوش و بسته است و خواننده منتظر چیز دیگری نیست.
داستان از بیرون توسط شخصی روایت می‌شود که همه اتفاقات را می‌بیند. این راوی، دانای کل است. او می‌داند که شخصیت‌های داستان به چه چیزی فکر می‌کنند، چه انجام می‌دهند و چه احساسی دارند. راوی بینشی جامع در باره‌ی افکار، احساسات و تخیل همه‌ی شخصیت‌ها و وقایع دارد. درست مثل تماشای فیلم یا نمایش است. ما داستان را می‌خوانیم و به‌عنوان ناظر و براساس آن‌چه می‌گذرد احساسات و واکنش نشان می‌دهیم.
موضوع اصلی این داستان مبارزه علی‌بابا علیه سرنوشت است. در این داستان با شخصیت‌های مثبت و منفی روبه‌رو می‌شویم. سارق و قسیم ضدقهرمان هستند. مرجانه و علی‌بابا قهرمان هستند. در طول داستان آن‌ها در تقابل با یک‌دیگر حرکت می‌کنند. حرکت قهرمانان در این داستان به‌طور اتفاقی آغاز می‌شود و با حرص و طمع برادرش به پایان می‌رسد. آن‌چه قابل توجه است جادوی کلمه است. کدی که باید با صدای بلند و ایمن گفته شود تا درِ غار باز شود و این دری برای خوش‌بختی است. در بسیاری از افسانه‌ها می‌توان ردّپایی از جادوی کلمه را مشاهده کرد. اگر علی‌بابا رمز را بیاموزد و با اطمینان و بلندی آن را تکرار کند، ممکن است سرنوشت او تغییر کند.
علی‌بابا و مرجانه شخصیت‌های اصلی داستان هستند. در شخصیت مرجانه ما یک زن برجسته را می‌بینیم. اگرچه او کنیز است و در جامعه نقشی جزئی دارد؛ اما همه‌ی کارهای اصلی را با درایت و زیرکی انجام می‌دهد. او یک برده؛ اما یک مددکار و یک قهرمان است که علی‌بابا و خانواده‌اش را نجات می‌دهد. او با موقعیت و قدرت بالا کار می‌کند. علی‌بابا کار زیادی انجام نمی‌دهد؛ اما پرنده‌ی خوش‌بختی روی شانه‌ی او نشسته و می‌خواهد سرنوشت او را تغییر دهد. مهربانی و سادگی در شخصیت علی‌بابا وجود دارد و نتیجه‌اش خوش‌شانسی اوست.

 

نتیجه
ادبیات آموزشی یکی از قدیمی‌ترین ، مهم‌ترین و تأثیرگذارترین ژانرهای ادبی است. این نوع ادبیات است که در میان همه‌ی اقوام و ملل نقشی قابل توجه و تعیین‌کننده دارد. نویسنده اهداف تربیتی دارد. شخصیت‌های این داستان، چه خوب و چه بد، در یک اجبار گرفتار شده‌اند؛ اجباری به‌نام سرنوشت که گریزی از آن نیست. این افسانه یک گونه از قصه‌گویی باستانی است. الگوی داستانی حاکم بر داستان «علی‌بابا و چهل دزد» مضامینی است به‌معنای آرامش، طراحی، تعلیق و گره‌گشایی. نتیجه‌ی داستان‌پردازی قهرمانانه معمولاً رسیدن به هدف است. در واقع قهرمان داستان کارهای مختلفی انجام می‌دهد تا شخصیت خود را در رسیدن به هدف کاملاً آماده کند.
ساختار داستان به‌گونه‌ای است که هر واقعه از قلب دیگری آغاز می‌شود. موضوع اصلی بر اساس روی‌دادها است. اتفاقاتی که دلایل احساسی و منطقی دارند. ساختار کلی از وضعیت اصلی شروع می‌شود و سپس با ورود قهرمانان به داستان گسترش می‌یابد. بعلاوه، می‌بینیم که داستان بلافاصله شروع می‌شود و این یکی از نکات مهمی‌است که باید مورد توجه قرار گیرد. داستان علی‌بابا و چهل دزد پر است از افرادی که شبیه هم هستند؛ اما اقدامات آن‌ها متناقض است. اقدامات مجازات و پاداش، فقر و ثروت، اسارت و آزادی است که در تمام جهان یافت می‌شود. در این داستان، خرد انسانی از جایگاه والایی برخوردار است و نشان می‌دهد که انسان خردمند بر دیگران پیروز می‌شود. نمونه‌ای از خرد در تاریخ، زنی باهوش به‌نام مرجانه است.
عبداللطیف تسوجی در مقدمه‌ی کتاب هزار و یک شب که آن را به فارسی ترجمه کرده، نوشته است: «آیا می‌توان گفت كل كتاب هزار و یك شب نوعی گفت‌وگو درمانی است؟»
گفتاردرمانی، با داستان‌ها و شعرهای مختلف «من با این نظریه موافقم. جالب این‌جاست که قصه‌گویان صدها سال پیش به قدرت گفتار پی برده‌اند. نباید از قدرت کلمات غافل شد.

 

منابع
Stories of One Thousand and One Nights in Persian af Abdul Latif Tasuji
Tusen og én natt, oversetter Waldemar Brøgger: PDF «Ali Baba og de førti røverne»
https://snl.no/Tusen_og_%C3%A9n_natt
https://en.wikipedia.org/wiki/One_Thousand_and_One_Nights
https://no.wikipedia.org/wiki/Tusen_og_en_natt

آدرس کوتاه : www.parsibaan.com/?p=1205


مطالب مشابه