مقدمه
جشن تیرگان، یکی از جشنهای باستانی پارسیان، در گاهشمار کنونی در روز دهم تیرماه قرار دارد. برخی از پژوهشگران بدین باورند که با توجه به زمینههای اساطیری نامگذاری این جشن و پژوهشهای دانشمندانی چون ابوریحان بیرونی در بارهی زمان برگزاری آن، تنها به دستاویز ۳۱روزه بودن ۶ماه نخست سال در گاهشمار کنونی، روز دهم تیرماه، زمان این جشن انگاشته نشود؛ بلکه برابر با یادگارهای فرهنگی کهن، درست آن است که سیزدهم تیرماه (تیرروز از ماه تیر) را جشن تیرگان بدانیم. بنابراین، برگزاری جشن تیرگان را میتوان در دو روز، دهم یا سیزدهم تیرماه، در نظر گرفت که هرکدام از دو دیدگاه، مستندات خاص خود را دارد. این نوشتار در بارهی جشن تیرگان، در دو بخش جدا ولی در پیوند با هم تدوین گردیده است. نخست به فرایند پدیدآیی جشن تیرگان بر مبنای روایتهای اساطیری و تاریخی میپردازد و سپس به نمودهای آیینی آن توجه میکند.
فرایند پدیدآیی جشن تیرگان
اگرچه جشن تیرگان بیشتر با داستان پرتاب تیر توسط پهلوان آرش کمانگیر از دماوند و رسیدن آن تیر تا آمودریا، یا به عبارتی تعیین حدود ایران و توران، گره خورده است؛ اما روایتها در بارهی برگزاری جشن و شادی در این روز، بسی بیشتر از این است. در زیر به برخی از این روایتها اشاره میگردد.
الف) جشن تیرگان و پیوند آن با فرشتهی باران
تیرگان یکی از جشنهای باستانی پارسیان است که در «تیرروز» از «تیرماه» برابر با سیزدهم تیر در گاهشمار پارسی برگزار میگردد. این جشن در گرامیداشت تیشتَر (ستارهی بارانآور در فرهنگ باستانی پارسیان) است. این جشن در پیوند با فرشتهی باران یا تیشتر میباشد و نبرد همیشگی میان نیکی و بدی است: در اوستا، تشتر یشت(تیر یشت)، تیشتر فرشتهی باران است که در ده روز نخست ماه به چهرهی جوانی پانزده ساله درمیآید و در ده روز دوم به چهرهی گاوی با شاخهای زرّین و در ده روز سوم به چهرهی اسپی سپید و زیبا با گوشهای زرّین. تیشتر به شکل اسپ زیبای سپید زرّین گوشی، با ساز و برگ زرّین، به دریای کیهانی فرو میرود. در آنجا با دیو خشکسالی «اپوش» که به شکل اسپ سیاهی است و با گوش و دم سیاه خود، نمایی ترسناک دارد روبهرو میگردد. این دو، سه شبانه روز با یکدیگر به نبرد برمیخیزند و تیشتر در این نبرد شکست میخورد، به نزد خدای بزرگ آمده و از او یاری و کمک میجوید و به خواست و نیروی پروردگار اینبار بر اهریمن خشکسالی پیروز میگردد و آبها میتوانند بدون مانعی به کشتزارها و چراگاهها جاری شوند. باد ابرهای بارانزا را که از دریای کیهانی برمیخاستند به اینسو و آنسو راند، و بارانهای زندگیبخش بر هفت کشور زمین فرو ریخت و به مناسبت این پیروزی پارسیان این روز را به جشن پرداختند.
ب) جشن تیرگان و پیوند آن با پهلوان آرش و افگندن تیر
از دیدگاه تاریخی، جشن تیرگان روز کمانکشیدن پهلوان آرش و پرتاب تیر از فراز البرز کوه بودهاست که در روایت تشتر یشت پس از نبرد میان ایران و توران رخ داده و سرزمین ایران از دشمن بازپس گرفته شدهاست. جالب توجه است که جشن مهرگان هم مناسبتی اینچنین دارد که با داستان کاوه آهنگر و پیروزی او بر ضحاک پیوند خورده است. در این جشن، مردم به یاد قیام کاوه آهنگر علیه ظلم ضحاک و همچنین پیروزی فریدون بر این پادشاه ستمگر، به شادی و پایکوبی پرداختند؛ اما روایت جشن تیرگان و پیوند آن با آرش کمانگیر اسطوره و قهرمان ملی پارسیان آن است که میان ایران و توران سالها جنگ و ستیز بود، در نبرد میان افراسیاب و منوچهر، شاه ایران، سپاه ایران شکست سختی میخورد، این رویداد در روز نخست تیر روی میدهد. سپاه ایران در مازندران به تنگنا میافتد و سرانجام دو سوی نبرد به سازش درمیآیند و برای آنکه مرز دو کشور نمایان شود و ستیز از میان برخیزد میپذیرند که از مازندران تیری بهسوی خاور(خراسان) پرتاب کنند که هرجا تیر فرو آمد همانجا مرز دو کشور باشد و هیچ یک از دو کشور از آن فراتر نروند تا در این گفتوگو بودند، سپندارمذ (ایزدبانوی زمین) پدیدار شد و فرمان داد تیر و کمان آوردند. آرش در میان پارسیان بزرگترین کماندار بود و به نیروی بیمانندش تیر را دورتر از همه پرتاب میکرد. سپندارمذ به آرش گفت تا کمان بردارد و تیری به جانب خاور پرتاب کند. آرش دانست که پهنای کشور ایران به نیروی بازو و پرش تیر او بسته است و باید توان و جان خود را در این راه بگذارد. او خود را آماده کرد، لخت شد و اندام خود را به شاه و سپاهیان نمود و گفت: ببینید من تندرستم و کژیای در وجودم نیست؛ اما میدانم چون تیر را از کمان رها کنم همه نیرویم با تیر از تنم بیرون خواهد آمد. آنگاه آرش تیروکمان را برداشت و بر بلندای کوه دماوند برآمد و به نیروی خداداد تیر را رها کرد و خود بیجان بر زمین افتاد. هرمز، خدای بزرگ، به فرشتهی باد(وایو) فرمان داد تا تیر را نگهبان باشد و از آسیب نگه دارد. تیر از بامداد تا نیمروز در آسمان میرفت و از کوه و در و دشت میگذشت تا در کنار رود جیحون(آمودریا) بر تنهی درخت گردویی که بزرگتر از آن در گیتی نبود نشست. آنجا را مرز ایران و توران جای دادند و هر سال بهیاد آن جشن گرفتند.
ج) جشن تیرگان و بزرگداشت نویسندگان
نمودهای آیینی جشن تیرگان
در تحلیل آیینها، جشنها یا سنتهای فرهنگی مانند تیرگان وقتی از «نمودهای آیینی» سخن میگوییم، منظور جنبههای عینی، نمادین، رفتاری یا اجرایی آیین است که در قالبهایی چون مناسک، اشیا، زمان، مکان و نقشهای اجتماعی نمود پیدا میکند. در زیر به برخی از این آیینها در پیوند با جشن تیرگان پرداخته میشود.
الف) آیین آبپاشی
از گذشتههای بسیار دور، جشن تیرگان در کنار آبها، همراه با مراسمی وابسته با آب و آبپاشی و آرزوی بارش باران، همراه بوده و همچون دیگر جشنهایی که با آب در پیوند هستند، از آن با نام همگانی «آبریزگان» یا «آبپاشان» یا «سرشوران» یاد شده است. ابوریحان بیرونی و گردیزی در «زینالاخبار» ناپدید شدن یکی از جاودانان پارسی (کیخسرو) را، در این روز و پس از شستوشوی خود در آب چشمهای دانستهاند.
ب) آیین فال کوزه
یکی دیگر از مراسم این جشن مانند بسیاری از جشنهای پارسی «فال کوزه»(چکُ دولَه) میباشد. روز پیش از جشن تیرگان، دوشیزهای را برمیگزینند و کوزهی سفالیِ سبزرنگ دهانگشادی به او میدهند که «دوله» نام دارد. او این ظرف را از آب پاکیزه پر میکند و یک دستمال سبز ابریشمی را بر روی دهانهی آن میاندازد، آنگاه دوله را نزد همه کسانی میبرد که آرزویی در دل دارند و میخواهند در مراسم «چکدولَه» شرکت کنند و آنها جسم کوچکی مانند انگشتری، گوشواره، سنجاق سر، سکه یا مانند اینها در آب دوله میاندازند. سپس دختر دوله را به زیر درختی همیشه سبز چون سرو، ناژو یا مورت میبرد و در آنجا میگذارد. در روز جشن تیرگان و پس از مراسم آبریزان، همه کسانیکه در دوله جسمی انداختهاند و نیت و آرزویی داشتهاند در جایی گردهم میآیند و آن دوشیزه، دوله را از زیر درخت به میان جمع میآورد. در این فالگیری بیشتر بانوان شرکت میکنند و سالخوردگان با آوایی بلند به نوبت سرود میخوانند و دختر در پایان هر شعر، دست خود را درون دوله میبرد و یکی از چیزها را بیرون میآورد، بدینگونه صاحب آن جسم متوجه میشود که شعر خوانده شده مربوط به نیت، خواسته و آرزوی او بوده است.
ج) آیین دستبند تیر و باد
در آغاز جشن پس از خوردن شیرینی، بندی بهنام «تیر و باد» که از هفت ریسمان به هفت رنگ گوناگون بافته شده بر دست میبندند و در باد روز از تیرماه (پس از ۹روز) این بند را باز کرده و در جای بلندی مانند پشتبام به باد میسپارند تا آرزوها و خواستههایشان را بهعنوان پیامرسان بههمراه ببرد. اینکار با خواندن شعر زیر انجام میشود:
تیر برو باد بیا/ غم برو شادی بیا
محنت برو روزی بیا/ خوشه مرواری بیا
آدرس کوتاه : www.parsibaan.com/?p=2881