روز افکنده‌شدن عشق در هستی

9 میزان 1402
2 دقیقه
روز افکنده‌شدن عشق در هستی

حسیب احراری

 

هشت‌صد و شانزده سال پیش فرزندی از پدر عارف و دانشمند باثباتی که سلطان العلما بود و نامش “بهاولد” در بلخ، گام بر سرای پر ماجرایی زندگی نهاد، او را جلال الدین صدا زدند و برای راهی شدن به بحری که آن‌سوی‌تر به ساحل آرام شهره‌ی آفاق شدن و جاودان‌ماندن، وصل می‌شد؛ در گلیم فضلِ سید برهان الدین استاد معانی، شعر پژوه، آموزگار علم ادیان و فلسفه‌دان موکاو می‌نشانند تا بهره‌دار انسانی‌زیستی و رموزفهم رهِ پُر پیچ معنا‌دار شدن بیاموزد. از همان خوردسالی جلوه‌ی جهان‌گشایی در سیمای منور او پیدا است و هر برنای بادرکی سویش نظر می‌اندازد، می‌داند جلال الدین روزی مرد بزرگ و استثنا خواهد بود که در آیینه‌ی کوچک ننماید. شیخ فرید الدین نیشابوری؛ شمس دیگری‌ست در کودکی‌های جلال الدین و او را قدمی به معناداری نزدیک می‌سازد. جوانی جلال الدین چونان رودخانه‌ی خوش‌خروشی‌‌ست که دره‌های دور و درازی را موج‌خیزان می‌پیماید و سنگ‌های گزافی را می‌ساید و ره می‌زند تا بحر ناپیداکرانی. از جهتی بحری که می‌بایست این رودخانه به آن وصل شود، شمس تبریزی‌ست که دنیای جلال الدین محمد بلخی را دگرگون و شوریده حالی‌ ناتمامی در درون وی برمی‌انگیزد و او را مهندسی می‌سازد پرهنر در کان عشق، شاید این سخن مولانا از هم‌نشینی شمس است که در او تبلور می‌کند و می‌خواهد برای ما نیز برساند:

 

مر تو را عقلی‌ست جزوی در نهان

کامل العقلی بجو اندر جهان

جزو تو از کُل او کُلی شود

عقل کُل بر نفس تو غُلی شود

عقل خود با عقل یاری یار کن

امرهُم شورا بگو و کار کن

 

مولانا که شرق و غرب، شمال و جنوب شیفته‌ی و جان‌نثار او هستند و هر سرزمینی تابعیت او را شایسته‌ی خود می‌داند و برای از خودسازی هویت این اعجوبه‌ی خلقت با نیرنگ هم که شده می‌رزمند، چون بدست آوردن مولانا و این دُر پربهای پر مشتری حتا با نیرنگ و جعل هم کاری‌ست درست و بس‌قشنگ.

هشتم میزان/ مهرماه/ ۱۴۰۲)از آن رو با اهیمت می‌آید که جالب‌ترین صحنه‌ی تاریخ در این روز اتفاق افتیده است(زمین افتخار پرورده‌شدن شخصیتی چون مولانا را تجربه می‌نماید)و توجه هرچه آدم خردمند را که پس از آن و تا پایان این سیاره می‌آیند و می‌روند؛ به این شه‌کار خلقت جلب می‌نماید و در کام‌هاشان زلال‌قطره‌آب معنویت او را می‌چکاند.

این روز (هشتم میزان) روز افکنده‌شدن عشق در هستی‌ست! و برای عاشقان، عارفان، دیوانه‌گان، هشیاران، خردمندان، شیفته‌گان، دریادلان، موشکافان، ره‌یافته‌گان، پاک‌گشته‌گان، فرزانه‌گان، فرهیخته‌گان، دانشمندان، فاضلان، عادلان و… خوش‌‌ باد و اندیشه‌هاشان مولاناسان و معنویت پیش‌کش ذرات وجود هر انسانی که از دیو و دد ملول است.

آدرس کوتاه : www.parsibaan.com/?p=851


مطالب مشابه