لباس میراث افغانستان؛ زبان، فرهنگ و تاریخ

5 حمل 1403
4 دقیقه
لباس میراث افغانستان؛ زبان، فرهنگ و تاریخ

نویسنده: دکتر ریم أبوالخیر
استادیار زبان‌شناسی فارسی، مجری، مترجم و تهیه‌کننده‌ی برنامه‌‌های فارسی در شبکه‌ی رادیویی مصر

 

هنگامی‌که از لباس افغانستان نام برده می‌شود، به احتمال زیاد به زنی فکر می‌شود که برقع آبی یا چادری پوشیده است که تمام بدن او را می‌پوشاند و حتی چشمانش را که از دریچه‌های توری کوچک به دنیا نگاه می‌کند، نشان نمی‌دهد؛ و مردانی که لباس مجاهدین به تن دارند و ریش‌بلند هستند؛ اما حقیقت این است که افغانستان میراث بسیار غنی مد از نظر شکل، رنگ و مواد ساخت دارد. فرهنگ‌‌های متنوع افغانستان با هم ترکیب شده و یک میراث فرهنگی منحصربه‌فرد را تشکیل می‌دهند. این کشور با تاریخ غنی و میراث هنری خود متمایز است. مسأله تعجب‌آور نیست چون‌که افغانستان در آسیای مرکزی قرار دارد و از شمال با تاجیکستان و ازبکستان، از غرب با ایران و از شرق با چین همسایه است، در حالی که از جنوب با پاکستان همسایه است. یعنی یکی از نقاط تماس باستانی مهم جاده‌ی ابریشم است که تأثیرات زیادی در آن ذوب شده و در غنای میراث هنری و فرهنگی آن تبلور دارد.

لباس‌‌های سنتی افغانستان، نماد کشور
فرهنگ افغانستان با آداب و رسوم سنتی متنوع و لباس‌‌های سنتی زیبای آن مشخص می‌شود که تاریخ و سنت‌‌های این کشور را به شکلی لذت‌بخش و منحصربه‌فرد بیان می‌کند، و لباس‌‌های سنتی افغانستان جایگاه مهمی‌ در فرهنگ افغانستان دارد. این نماد تاریخ کشور و نشان‌دهنده‌ی هویت ملی و وابستگی فرهنگی افغانستانی‌ها است.
لباس ملت بزرگ افغانستان یک میراث فرهنگی مهم است که از نسلی به نسل دیگر منتقل می‌شود. علاوه بر این، لباس میراث افغانستان هنری است که بیان‌گر زیبایی‌شناسی فرهنگ سنتی افغانستان است. با حفظ سنت‌‌های لباس، افغانستانی‌‌ها می‌توانند از تأثیرات زودگذر مد دور باشند و هویت فرهنگی منحصربه‌فرد خود را حفظ کنند، و به‌دلیل جنگ‌‌های زیاد در افغانستان، علاقه به صنعت پوشاک با فراز و نشیب‌‌های زیادی مواجه شده است. امروزه استفاده از لباس‌‌های محلی و سنتی مانند پارچه‌ی افغانستان افزایش یافته است.
قابل ذكر است كه علاقه به پوشاک سنتی افغانستان نه تنها در میان مردم افغانستان، بلکه در میان شهروندان افغان مقیم خارج نیز افزایش یافته است. با وجود این‌که آن‌‌ها در خارج از افغانستان زندگی می‌کنند، هنوز با لباس‌‌های سنتی در مراسم خاص ظاهر می‌شوند. این بدان معناست که صنایع دستی افغانستان هنوز هم طرفداران زیادی دارد.

زیبایی لباس‌‌های زنانه‌ی افغانستان
لباس سنتی زنان افغانستان با جزئیات ظریف و هنرمندانه‌اش متمایز است. این لباس‌‌ها حاوی نقش‌‌های زیگزاگ و رنگ‌‌های روشن است، از صنایع دستی و گلدوزی نیز برای افزودن حس هنری به لباس استفاده می‌شود. علاوه بر زیبایی‌شناسی منحصربه‌فرد، لباس‌‌های میراث افغانستان به‌دلیل راحتی و دوام آن متمایز است. آن‌‌ها با دقت و مهارت ساخته شده‌اند تا در آزمون زمان مقاومت کنند و هم‌چنان زیبا و ظریف بمانند. اين لباس بخش مهمی‌از فرهنگ افغانستان است و نمادی از هویت ملی و میراث فرهنگی آن است و زنان افغانستان با پوشیدن این لباس‌‌ها می‌توانند از مد‌های گذرا دوری کنند و روحیه و سنت‌‌های کشور خود را حفظ کنند.
برجسته‌ترین لباس‌‌های سنتی زنان در افغانستان به شکل شلوار گشاد و پیراهن یا لباس تنگ از سینه تا کمر است، سپس گشاد می‌شود و به شکل دایره در می‌آید و حالتی کاربردی و راحت به‌خود می‌گیرد که به‌تحرک آنان کمک می‌کند. کشوری که طبیعت کوهستانی بر آن حاکم است. چرمه‌دوزی نوعی از لباس‌های محلی افغانستان است که در مناسبت‌‌های فرخنده مانند عروسی و شب‌‌های حنابندان پوشیده می‌شود. پوشیدن این لباس در شب حنابندان در میان تمامی‌اقوام افغانستان به یک سنت و فرهنگ تبدیل شده است. این خود نشانه‌ی خوبی است برای این‌که همه افراد بدون توجه به نژاد و قومیت منطقه‌ای از این لباس استفاده می‌کنند.
آستین آن اغلب بلند و پهن است. حس زیبایی‌شناختی در لباس نه تنها در انتخاب رنگ‌‌ها ، بلکه در اشکال گلدوزی و تزئینات خیره‌کننده آن ظاهر می‌شود که در آن خطوط و طرح‌‌‌ها در هم تنیده شده و در بین اشکال هندسی و طبیعت، برگ‌‌‌ها و گل‌‌های مختلف توزیع می‌شوند. آن‌چه قابل توجه است این است که به همان اندازه که تصویر رایج امروز از پوشش زنان افغانستان تیره، یک‌نواخت و افسرده کننده است، لباس‌‌های سنتی با رنگ‌‌های روشن و گلدوزی‌‌های ظریف خود می‌درخشند و جلب توجه می‌کنند.
زنان افغانستان علاوه بر تنبان‌های گشاد که دور مچ پا تنگ است (شلوار) یا جوراب شلواری (برجس) و (پیراهن)، پوششی دارند که روی مو‌ها، شانه‌‌ها و حتی کمرشان را می‌پوشاند (شال یا چادر). و در گلدوزی کناره‌‌های آن خلاقیت دارند و از پشم یا ابریشم بافته می‌شود و نرم است و بافت نرم آن در تابستان از اشعه‌ی گرم خورشید و در زمستان از یخبندان محافظت می‌کند.
زیورآلات در مواقع خاص برای جلب توجه بیش‌تر به روکش مو اضافه و در بالای سر پوشیده می‌شود و پیشانی (ماتیکه) و بالای سینه (لاکت) را می‌پوشاند. از طلا یا نقره‌ی حکاکی شده ساخته شده است که قسمت‌‌هایی از آن برای تزئین آن به رنگ‌‌های روشن، رنگ‌آمیزی شده است یا با سنگ‌‌های قیمتی استخراج‌شده از افغانستان، ظاهری خیره کننده و زیبا به آن بخشیده است.
گلدوزی در میان زنان این کشور به لباس محدود نمی‌شود، بلکه در ساخت کفش‌‌هایی که به شکل دم‌پایی دیده می‌شوند و از چرم نرم یا پارچه‌ی جامد ساخته شدند، نیز دیده می‌شود. پشم و حتی سنگ‌‌های قیمتی و مروارید و تکه‌‌های آینه که بیش‌تر به قطعات کوچک تبدیل شده‌اند، نیز در آن به‌کار می‌رود.

لباس مردان افغانستان
مردان جامه‌ی بلندی می‌پوشند که تا زانو می‌رسد که در فارسی به آن «پیر‌اهن» می‌گویند و تنبان گشاد که به‌جای شلوار پوشیده می‌شود و پیراهن را با نخ‌‌های ابریشمی ‌بر روی سینه گلدوزی می‌کنند و می‌پوشند که بسیار ظریف است. کاری که زنان با دست خود می‌دوزند و بر روی آن، مردان جوان جلیقه‌ای به‌نام واسكت می‌پوشند و برخی نیز کلاه سنتی افغانستان به نام «پکول» یا عمامه‌ی افغانستانی به‌نام لونگی را بر سر می‌گذارند.
با مطالعه‌ی تاریخ لباس افغانستان به زیبایی و ارزش‌‌های فرهنگی این کشور پی می‌بریم. لباس افغانستان با تنوع و زیبایی خاص خود، سرزمینی پویا و رنگارنگ را به تصویر می‌کشد. این لباس‌‌ها نه تنها از نظر طراحی و زیبایی، بلکه از نظر تاریخی و فرهنگی نیز ارزشمند هستند.

تاریخچه‌ی پوشاک افغانستان
وقتی از تاریخچه‌ی پوشاک این کشور صحبت می‌کنیم به دوران باستان این سرزمین بر می‌گردیم. اولین آثار سکونت انسان حدود سی هزار سال پیش در تاریخ افغانستان کنونی یا خراسان تاریخی کشف شد. این اکتشافات نشان می‌دهد که این سرزمین همواره جاذبه‌ی اصلی مسیر تاریخی معروف به «جاده‌ی ابریشم» بوده است. این جاده‌ی مهم به عنوان دهلیز مهاجرت انسان به این منطقه تأثیر بسزایی در تاریخ و فرهنگ افغانستان داشت. مردم شهر‌های مختلف افغانستان لباس‌‌های سنتی خود را دارند و پوشیدن لباس‌‌های سنتی خود را افتخار می‌دانند.
همه‌ی این رنگ‌‌های روشن، دکوراسیون، گلدوزی‌‌‌ها و پارچه‌‌های نرم، فرهنگ دوست‌داشتنی را نشان می‌دهد که زیبایی را تجلیل می‌کند و به‌دنبال تجسم آن در لباس، جواهرات و تمام جنبه‌‌های زندگی است، و ساده‌ترین جزئیات کاربردی را به نقاشی‌‌های هنری خیره‌کننده تبدیل می‌کند که از آن تابش دارد. روحی که با نشاط و آتش می‌تپد. این دورترین چیز از فرهنگ مرگ است که تاریخ را رقم زده است. صحبت از این کشور زیبا و آسیب‌دیده است که باید میراث هنری جذابش را دوباره کشف کنیم.

آدرس کوتاه : www.parsibaan.com/?p=1933


مطالب مشابه