![]() |
دکتر مریم ظریف، استاد دانشگاه
1. بررسی گروه اسمی
2-1. اسم:
الف) شمار: اعداد اصلی در گویش هروی به همان صورت فارسی معیار بهکار میرود، مگر کمی تفاوت صوتی دارد:
یک yak: به یک چیشمک کو مر دیونه کردی (همان: 4).
دو du: دو بنچه گل و یک چوری بگیرم (همان: 24).
سه se / sa: سه ریگک میزدیم بم پا رکابی (همان: 87).
هفت hasht / haf: هف هشتا سِت طلا مایه پریجو (همان: 60)
بقیه گونههای عدد در پریجو نیامده است.
ب) معرفه و نکره: معرفه علامتی ندارد. علامت نکره صوت /e/ است که به پایان اسمهای نکره افزوده میشود.
دگه هیشکی به دل باور نداره
به سر چُرتی به جز دالر نداره (همان: 111).
**
بمی شهری که “فر” بی “هنگ” شده آخ
نگو هیچی دگه دل مه بترقید (همان: 113).
**
گاهی “یک” هم قبل از واژه نکره میآید؛ که این مورد در پریجو دیده نشد.
گاهی علامت نکره از جایگاه اصلیاش که اسم است، برداشته شده به صفتی که بعد از اسم آمده متصل میشود:
“بجولبازی” دگه کار بدی بود (همان: 87).
بُخو دسکاول گلداری خریده (همان: 104).
پ) نشانهی ندا: نشانهی ندا در گویش هروی ، آ، آهای، آهاو است:
به تو میگم: آهاو ورخی پریجو (همان: 58).
**
دلم خیلی غُلُر مایه پریجو
آهاو یک کاسه پر مایه پریجو (همان: 49).
گاهی نیز ندا علامت ندارد و فقط جای تکیه فرق میکند و روی هجای اول قرار میگیرد، ترکیب “پریجو” در اکثر قریب به اتفاق، منادایی است که علامت ندارد؛ در اینجا به ذکر یک نمونه اکتفا میکنیم.
پریجو شَل شُدُم از بستی گفتم
به کرّی خور نزی، بشنو صدا مر (همان: 59).
ت) نشانهی کوچکی، مهربانی و دوستی: نشانهی این حالتها “ک”، “گک” است:
کوچکی: پریجو هِلّهگک هوش خور بگیرک
شلخته تا به کی ای جُل جغندی؟ (همان: 65).
**
وُ کُرسی، هِلّهگک نغزیک ارسی (همان: 11).
**
و پُشخم پُشخمک مایم پریجو (همان: 56).
**
وُ کُرسی، هِلّهگک نغزیک ارسی (همان: 19).
**
اگی یک پورهگک دل دیشته باشی (همان: 36).
**
فقط هِلّهگکی پیشتر خزیدُم (همان: 44).
**
نمایه هِلّهگک خودخور که شُر ده (همان: 54).
***
تحقیر:
کجا تو خُزبهگک مثل پری یه؟!
**
همو غُرّک همو اَولَه چوریده (همان: 104).
دوستی و مهربانی:
پریجو زلفکا خور شُنه کردی (همان: 4).
**
پری جیگر فدا شم چیشمکا تور (همان: 120).
**
تموم پولکا مر مُختین تو (همان: 54). (پولهای دوستداشتنی)
بُمُری هم نمیدم کاوشکا یور (همان: 66). (حتی اگر بمیری هم کفشکهایش را به تو نخواهم داد! نشانهی دوستی و مهربانی نسبت به پریجو و کفشهایش)
گاه با پسوند “ک” واژه سازی هم شده است:
چیش گیرک: اسم نوعی بازی کودکانه (قایم موشک):
همو “چیش گیرکای” ناز نازی (همان: 86).
سه ریگک: اسم نوعی بازی که با سه، هفت یا نه عدد سنگ کوچک و خطکشی روی سطح انجام میشود:
سه ریگک میزدیم بم پا رکابی (همان: 87).
چیشمک: به یک چیشمک کو مر دیونه کردی (همان: 4).
به یک چیشمک کو دل مرهم نمیشه (همان: 18).
2-2. صفت:
درجات صفت قاموسی: ساده: صفت ساده علامتی ندارد:
“بجولبازی” دگه کار بدی بود
که بد بود و خرابی و خرابی (همان: 87).
**
پری دستا سفیدِ تور بگردُم
ملایم مثل یک لوکه خمیره (همان: 39).
برتر: نشانهی صفت برتر “تر” است:
همی بیتر دگه سازه ببندم (بهتر)
که حالی کم کسی، از اهل رازه (همان: 95).
صفت اشاره: در گویش هروی صفت اشاره “همو” و “همی” است:
همو غُرّک همو اولَه چوریده (همان: 104).
**
همو که مثل چوب گوشت لنده
خیال کرده پریواری بلنده (همان: 110).
**
همی عمری که رنگ و بو نداره
فدای عطر دسمال پریجو (همان: 26).
صفت پرسشی: چه:
یکی بم عشق میگه که قشنگه
یکی میگه بده، کار فرنگه
مه تور مایم، به مه چه هرچی هسته
به سر هرچه پریجو، اینجی جنگه (همان: 114).
**
تو هم خاو شو، که چند شاوه نخفتی! (همان: 97). (چند صفت پرسشی است، ولی اینجا مفهوم پرسش ندارد)
چقدر: این صفت (ضمیر) پرسشی در پریجو نیامده، ولی از آنجا که تلفظ آن در گویش هروی نسبت به فارسی معیار تفاوت آوایی دارد، یادآور میشویم. چقدر در گویش هروی چقذر تلفظ میشود: Ceqzar / Coqzar
صفت مبهم: از میان صفات مبهمی که در فارسی معیار بهکار میرود، «دیگر» در گویش هروی با تفاوت صوتی بهکار میرود:
هیچکس: هیشکی: به غیر از تو به هیشکی دل نبستُم (همان: 35).
دیگر: دگه: اگرچه راه دوبیتی درازه
و دهها تا دگه بم تارِ سازه
همی بیتر دگه سازه ببندم
که حالی کم کسی، از اهل رازه (همان: 95).
2-3. ضمیر
ضمایر شخصی فاعلی ناپیوسته: مه، تو، او، ما، شما (Sema)، اونا
مه تور مایُم بیا پیشُم پریجو (همان: 52).
**
کَلُن خُنه شما ملا قدیره (همان: 40).
ضمیر مفعولی ناپیوسته: مر، تور، اور، مار، شمار، اونار
مر: گلوبند پریجو مر بکنده (همان: 51).
تور: چکار میشه وخی خودخور نشون ده!
دلم دسپخت تور مایه پریجو (همان: 49).
اور: دلی دیشتُم که اور زَولُنه کردی (همان: 4).
مار: پریها مار خدا از ما نگیره (همان: 20).
ضمیر مشترک: خودخو:
اگی مه میکنم تعریف، تو هم باز
نکو خودخور دگه بالا پریجو (همان: 116).
**
چکار میشه وخی خودخور نشون ده!
دلم دسپخت تور مایه پریجو (همان: 49).
خود مه: مه خود مه عاشق دوبیتییا یُم (همان: 99).
ضمیر مبهم: “هیچکس” و “کدام” با تفاوت صوتی بهکار میرود:
هیشکی: هیچکس: بمی دنیا، پری جیگر بفهمک
به غیر از تو به هیشکی دل نبستُم (همان: 35).
***
کدو: کدام: کدو عبرت مچم گفته که چاقی (همان: 50).
هیچی (hicce)/ هیچ چیز: تکرار صوت “چ” ادغام میشود و با تشدید تلفظ میشود:
نگو هیچی، که داغ سینه اُم از
همی دنیای نامرده پریجو (همان: 70).
هرکه: آهاو هرکی که خواهُنِ پری یه
اگی نرّه بیایه خور نشون ده! (همان: 69).
3. قید
قید مکان:
اینجی/ اینجا: پری اینجی اگی گل هم برویه
تموم بوی گل، هم بوی خونه (همان: 75).
اونجی/ اونجا: دمی اینجی یُم و گاهی به اونجی
سری دارم و سوداها، پریجو (همان: 22).
جلو (jelaw): منُم اینجی انی نزدیک ارسی
بیا هِلّه جلو، ورخی پریجو (همان: 58).
دنبال/ عقب: دوتا چیشمُم به دنبال پریجو
دلی دارم که گل شال پریجو (همان: 26).
قید تشبیه و مقایسه:
جوره:
پریجو بیتر از آب حیاته
پری نه قند و نه شاخ نباته
همینا جورِ یو ولله نمیشَم (جورهی او نمیشوند)
که لعل سرخِ، انگور هراته (همان: 6).
فقط میگی:
پریجو چُرتی یه وُ دلگرفته
فقط میگی دهن خور گِل گرفته (همان: 50).
***
به لب تکبیر، دستا یو به تیشه
وُ خون مردمه کرده به شیشه
گمون کرده همو وحشی، پریجو
مسلمونی فقط یکّه به ریشه (همان: 72).
***
واری: خیال کرده پری واری بلنده (همان:110).
قید حالت و چگونگی:
آسته/ آهسته:
به یاد تونه، عروسیهای خُنه؟
چراغا گیس بودک، بم روی شونه
همو “آسته برو”، “حینا بیاریم”
“زلی خانوم” که میخُندک ترونه!
پشخم پشخم:
به رو پَلوَش سبِستایُم پریجو
و پُشخم پُشخمک مایم پریجو (همان: 5).
قید شک و احتمال: واژههای گمان، خدام (خدا میداند)، البد در گویش هروی بهعنوان قید بهکار میرود که در پریجو فقط واژهی «گمان» آمده است:
گمون/ گمان:
گمون کرده همو وحشی، پریجو
مسلمونی فقط یکّه به ریشه (همان: 72).
4. اصوات
آخیش:
تو باشی و پریجو تو و… آخیش
دگی اَی چیش سفید هیچی نپرسی! (همان: 11).
جرینگس:
جرینگس میکنه تا چوریا تو (همان: 1).
غرمبس:
نگو دوبیتیها مه سرسری یه
به ای شعرا نگو بیمشتری یه
به هرجا که بری چیشما به دل شه
غُرُمبس میزنه، گپ از پری یه! (همان: 94).
فخ فخ: صدای دم و بازدم به صورت گرفته، کمی شبیه خرخر:
صدا فخ فخ یور سی کو پریجو (همان: 108).
ادامه دارد
آدرس کوتاه : www.parsibaan.com/?p=2289