نامههای پارسی فرهنگیان مشهور افغانستان به حسین فخری، سدهی 14 هجری خورشیدی
نامههای عبدالله نایبی
استراسبورک بیست هفتم اکتوبر 97
دوست گرامی حسین فخری،
با شادمانی تمام از جان سالم بدر بٌردنتان و تداوم کار ادبیتان آگاهی یافتم. کتابهایی را که از طریق آقای رهنورد زریاب برایم فرستاده بودید، چند روز پیش دریافت کردم چون آدرسم در اختیار رهنورد نبود.
راستی ندانستم که چرا اینقدر دیر در سرزمین همسایه ماندید، آیا امکانات نبود یا خود، قرار را بر «فرار» (!) ترجیح داده بودید. به هرصورت عافیت و سلامتتان را آرزومندم.
دفتر شعر واصف باختری نیز برایم رسید. سلامها و احتراماتم را برایش تقدیم بدارید. نقدهایتان دربارۀ داستانها کار ارزندهایست، ادامه دادنش شناخت ادبیات امروز ما را غنی تر خواهد ساخت. از اینکه کار آفرینشی را ادامه میدهید، بسیار ستوده است. پیروزیهای بیشترتان را آرزو میبرم.
بنده در این سالها تحصیلات طب را به پایان رساندم و اینک در بیمارستان مرکزی شهر استراسبورک به حیث طبیب شروع به کار کردهام. چرخ فلک کارهایش را میکند: هزار پیشه و بی روزی!
سلامهایم را به تمام دوستانی که بر میخورید، برسانید.
اگر از فعالیتهای اخیر ادبی و غیر ادبیتان و اوضاع کنونی وطن و چشمانداز رویدادها برایم بنویسید، ممنون خواهم شد. من خیلی درماندهام
دست تان را میفشارم.
عبدالله نایبی
امضاء
دفترهای «دیباچهیی در فرجام» واصف، در انتظار ابابیل و داستانها و دیدگاههای شما برایم رسیده اند.
استراسبورک هژدهم برج اگست 98
دوست عزیز و نویسندۀ گرامی فخری صاحب،
معذورم بدارید که نامۀ تان را با تأخیر پاسخ میدهم. شغل جدید چنان مصروفم ساخته است که کمتر فضای ذهنی مناسب را برای پرداختن به دوستان قدیم فراهم میسازد. ولی به هر تقدیر روانم پیوسته با آنهاست و همیشه خواهان شنیدن خبرهای خوش از آنان.
چندی پیش نبشتۀتان را در مورد واصف باختری خواندم و از این که فعالیت جدی فرهنگیتان ادامه دارد، خورسند شدم. امید جنجالهای زندهگی روزمره مجال ادامۀ این وظیفه مهم را برایتان بدهد. از دوست مشترک مان باختری صاحب احوال مستقیم ندارم، احتراماتم را برایش تقدیم بدارید و برایش اطمینان بدهید که بنده، مانند همیشه، او را گرامی میدارم. اگر روزی به امکانات این حقیر نیازمند باشد، میتواند بر من حساب کند.
سلامهایم را خدمت زرین انحور – اگر زمینه یافتید و آرزو داشتید تقدیم بدارید و آدرسم را برایش بسپارید. آرزومندم از زندهگی و فعالیتهای او بدانم، روشنفکریست صمیمی و قابل قدر.
از دوستان دیگر اطلاع ندارم. به هرصورت خواهشمندم وسیلۀ ابراز احترامات و سلامهایم به هریک شان باشید.
اوضاع جدید سیاسی – نظامی وطن را چگونه ارزیابی میکنید؟ امید تحلیلها و سنجشهایتان را در اختیار بنده قرار دهید، چون من از دور بر اوضاع ناظرم و فاکتهای عینی در اختیار ندارم. شاهد اندوهگین تباهی وطن میباشم.
برخی از نبشتههای قدیم را در دفتری به زبان فرانسه نشر کردند. تا آنجا که به خاطر دارم شما با این زبان فرصت آشنایی نیافته بودید، ورنه نسخهیی از آن را خدمت تقدیم میداشتم. در اروپا، روشنفکران پیش از حوادث اخیر وطن، دچار وسوسه های تازهیی شده اند. آیا در آن دیار نیز پرسشهای تازهیی را مطرح میکنند یا خیر؟
راستی اگر مجموعۀ تازۀ باختری را برایم بفرستید و از نگاشتههای جدید خود مرا سرفراز سازید. شادمان خواهم شد.
اگر امری باشد در خور توان خویش دریغ نخواهم کرد.
دستتان را میفشارم
نایبی
امضاء
آدرس کوتاه : www.parsibaan.com/?p=629