مجیب مهرداد

17 حمل 1403
2 دقیقه

سرفرازِ بهاریی سنبله‌های بی‌سرزمین

هفده‌مین روز فروردین ماه ۱۳۶۵ خورشیدی زادروز مجیب مهرداد، سرایش‌گر، برگرداننده و روزنامه‌نگار از نام‌آوران پارسی‌زبان در بدخشان و عضو شورای نویسندگان پارسی‌بان در استان بدخشان است؛ او دانش‌آموخته‌ی کارشناسی ادبیات پارسی دانشگاه کابل و کارشناسی ارشد دانشگاه پنجاب هند به‌رشته‌ی ادبیات انگلیسی، مطالعات فرهنگی و مطالعات پسااستعماری‌ است.

مجیب مهرداد از سرایش‌گران بادقت‌ و پرکار ادبیات پارسی است که در گستره‌ی سرایش‌ شعر، برگردانی و پژوهش ادبی کار می‌کند او توانسته است در کم‌تر از یک‌دهه چهاردفتر شعر که از نظر کمی و کیفی درخور و قابل تأمل است، به‌نشر برساند. علاوه بر مقاله‌های ادبی و اثرهای برگردان‌شده توسط مجیب مهرداد به‌زبان پارسی، دفترهای «ماهیان از رگ‌های ما گریخته‌ اند»، «مخاتب»، «کوچه دلفین‌ها»، «شعر احمد شاملو»، رمان «زندگان»، «گلادیاتورها هنوز هم می‌میرند»، فیلم‌نامه‌ای «فصل چهارم بهشت خاموش» … از اثرهای نشر شده‌ی او می‌باشند.

اثر «کوچه دلفین‌ها»ی مجیب مهرداد در هفتمین دور جایزه‌ی «شعر احمد شاملو» مقام نخست را به‌دلیل «برخورداری از تصویرهای به‌یادماندنی و گاه تسخیرکننده، ضرب‌آهنگ شعری پذیرفتنی و گاه نفس‌گیر، برخورداری از لحن مدرن و طنز لطیف، قوت شعری، روح، زهر و خون شاعری که خود را با آتش جنگ‌های سرزمین‌اش گرم کرده‌است و مهم‌تر از همه دست‌آورد قابل تحسینِ دست‌یابی به‌زبان ضرب‌آهنگی مناسب برای آینه‌ی زمانه خویش‌بودن و گزارش دنیای معاصر» به‌دست آورده‌است.

 

از سرایش‌های مجیب مهرداد:

خانه از سنگ بنا کن محل زلزله‌هاست

که میان تو و رویای تو هم فاصله‌هاست

سخت این خانه ترک خورده دگر باره عزیز

کوچ از فرد گذشته خبر از عایله‌هاست

نشوم من اگر آواره که آواره شود

تا که غم‌خواری سهم دل ما باطله‌هاست

کاروانی سده‌ها دور خودش چرخیده

بار خوش‌بختی ما بر سر این قافله‌هاست

بس کن افسانه‌ی این خوشه‌ی گندم شاعر

مزرعم را که ملخ زد، چه دم از سنبله‌هاست

شعر ما گر گپ و افسانه سرگردانی است

نه از آن سلسله مو که از این سلسله‌هاست

***

بی‌کعبه گشت مکه ابابیل را بگو

فرعون سالم است برو نیل را بگو

هرجا ستاره بود درخشنده برده‌اند

بی‌ماه گشت شهر تو آشیل را بگو

هر دشنه‌ای که می‌خوری از چهار سو به‌خشم

از دست خویش خورده‌ای قابیل را بگو

تنها شدی به‌روی زمین یک‌نفر شدی

من کشته‌ام و یا که تو هابیل را بگو

روی هر آن که هست سیه کرده تا هنوز

رویش سپید باد عزازیل را بگو

روی صلیب بر کف خود میخ می‌زدی

دیدی اگر تو حرمت انجیل را بگو

بی‌هوده قیل‌وقال کند گوش‌ها کرند

در سنگ و صخره آمده جبریل را بگو

آدرس کوتاه : www.parsibaan.com/?p=1990


مطالب مشابه