شمشیر و چراغ

30 سنبله 1402
1 دقیقه

عقل در کوی عشق نابينا است

عاقلی، کار بو‌ علی‌سينا است!

سنايی

 

شمشیر و چراغ

.‌‌.‌.‌و ثم هذی من افاضات شيخنا ـ قَدَّسَ‌اللَّهُ سِرُّه ـ که از اين گفته‌های شيرين و شگفت، نکته‌دانان و صاحب‌دلان زمانه‌ها را، حالت‌ها رفته‌اند:

 

گربه، گوشت را دوست می‌دارد.

گوشت، گربه را دوست نمی‌دارد!

گربه را، با گوشت می‌توان خوش‌نود ساخت.

گوشت را، با گربه نمی‌توان خوش‌نود ساخت!

گربه را خوش آيد که گنجشککان نزديکش باشند.

گنجشککان را هيچ خوش نيايد که گربه نزديک آنان باشد!

گربه را، از بازی با موشِ نيم‌جان، فرحتی تمام دست دهد.

موشِ نيم‌جان، از بازیِ گربه با پیکر نیم‌جانش، هيچ فرحتی نيابد!

گربه را خوش آيد که سرِ ديگ باز باشد و بانو، جايی ديگر.

ديگ، می‌ترسد که بانو سرش باز گذارد و از پی کاری شود!

آواز دل نشينِ کبوتران، گربه را بی‌تاب سازد.

صدای ترس ناک گربه، دل‌های کبوتران بيازارد!

گربه، به قفسِ کبک عاشقانه می‌نگرد.

کبکِ قفس، از نگاه‌های گربه، می‌ترسد و می‌لرزد!

گربه، در آرزوی پرندۀ بر شاخۀ درخت، می‌سوزد.

پرندۀ بر شاخۀ درخت، با ديدن گربه می‌گريزد!

 

و شيخنا ـ قَدَّسَ‌اللَّهُ سِرُّه ـ بر هامِشِ اين امالی، با خامۀ مبارک‌شان، افزوده‌اند:

 

“نفت‌خواران جهان را، بوی نفت، به وجد و طرب اندازد.

“نفت، از بوی ناخوشِ نفت‌خواران، جوشد و به خشم اندر شود!

 

و حکيمان جهان، تا کنون، هيچ در نيافته‌اند که نفت‌خواران، کدامين مخلوقاتِ اين عالمِ کون و فساد باشند!

آدرس کوتاه : www.parsibaan.com/?p=764


مطالب مشابه
رسامی

رسامی

15 میزان 1403