نویسنده: محمد کاظم کاظمی
کاروان برنامهی زبان نیاکان در سیر و سفر خود، به بحث وامگیری زبان فارسی از زبانهای دیگر رسیده است. ما دربرنامههای پیش گفتیم که شماری از کلمات زبان فارسی از عربی گرفته شدهاند و نیز اشاره کردیم که از زبان هندی نیز بعضی واژگان وارد زبان فارسی شده است. و حالا به یک زبان دیگر رایج در شبهقارهی هند میپردازیم یعنی زبان «اردو» و میبینیم که ارتباط آن با فارسی چگونه است.
ما در برنامهی پیش از خویشاوندی زبان فارسی و هندی صحبت کردیم و حالا میگوییم که زبان اردو را میتوان حاصل آمیختگی زبانهای هندی، فارسی و عربی دانست. این زبان در مناطقی از هندوستان رواج دارد و همچنین زبان رسمی کشور پاکستان است. گفته میشود که نام این زبان از این جهت اردو خوانده شده است که در میان لشکریان پادشاهان هندوستان که از زبانها و ملل مختلف بودهاند، به کار میرفته است. اردو هم به معنی لشکر است.
نکتهی جالب در مورد تفاوت هندی و اردو این است که زبان هندی الفبای مخصوص خود را دارد که برای فارسیزبانان قابل فهم نیست. ولی اردو نیز مثل فارسی، با حروف الفبای عربی نوشته میشود و به همین جهت، فارسیزبانان میتوانند متن اردو را بخوانند.
نکتهی دیگر این است که در اردو، تعداد کلمات فارسی بسیار زیاد است. کلماتی مثل شادی، غم، خوشی، سرو، توت، شمشاد، چنار، لاله، نرگس و امثال اینها از فارسی به اردو راه یافته است.
در سالهای پیش تأثیر زبان اردو بر فارسی زیاد نبوده است، به خصوص که خود اردو بسیاری از این واژگان را از فارسی گرفته است. اما نکتهای که اینجا وجود دارد، گسترش این زبان از ناحیهی ارتباطات حکومتی و سیاسی در چند دههی اخیر است، از این جهت که در طی این سالها که خیلی از مردم افغانستان در این سالها در پاکستان مهاجر بودهاند یا درس خواندهاند، کلمات زبان اردو در ذهن بسیاری از این مردم سایه انداخته است و اینها از طریق این مهاجرین که بسیاریشان هم از دولتمردان و اشخاص صاحب نفوذ فعلی هستند، به زبان فارسی افغانستان وارد شده است. از این جهت باید نگران موضوع بود که در آینده، گسترش واژگان اردو در زبان فارسی، یک خطر برای فارسی است.
آدرس کوتاه : www.parsibaan.com/?p=1664