نویسنده: محمد کاظم کاظمی
در این چند برنامهی اخیر، ما با شما از رهیافتهای زبانی فارسیزبانان برای همدیگر گفتهایم و پس از این که از رهیافتهای فارسی افغانستان برای ایران گفتیم، به این رسیدیم که از آن طرف هم خیلی از واژگانی که در یک قرن اخیر در ایران رایج شده است، در افغانستان هم قابل استفاده است.
ولی مسألهی مهم این است که در افغانستان بنا بر مقتضیات سیاسی و تبعیضهای قومی و زبانی، حکومتها معمولاً نسبت به این استفاده کردن، واکنش نشان دادهاند. به خصوص در مورد کلمهی «دانشگاه» این قضیه گاهی به جنجالهای رسانهای و بگیر و ببندها هم رسیده است. چند سال پیش یک خبرنگار در ولایت بلخ از سوی مقامات دولتی توبیخ شد، چون کلمهی «دانشگاه» را به کار برده بود. و قسمت تأثرانگیز ماجرا این است که تا حالا دیده نشده است که کسی به خاطر به کار گیری کلمات عربی و انگلیسی مؤاخذه شود، ولی برای کلمهی فارسی شده است.
اما این مقاومتهای دولتی در برابر کلمات کاملاً فارسی از کجا ریشه میگیرد؟ از اینجا که در افغانستان در طول یک قرن گذشته، یک تلاش سازمانیافته از سوی دولتها برای فارسیزدایی و به خصوص کاربرد کلمات پشتو در نظام اداری کشور وجود داشته است. جالب این است که در این مسیر، حتی گاهی شده است که حاضر بودهاند کلمهی انگلیسی را به کار ببرند، ولی کلمهی فارسی به کار نرود، چنان که کلمهی «نگارستان» را از روی تابلو «نگارستان ملی» حذف کردند و به جای آن، «گالری ملی» نوشتند. در حالی که «گالری» یک کلمهی انگلیسی است ولی نگارستان کاملاً فارسی است. و باز جالب است که کلمهی نگارستان قبل از این، در شعر سنایی غزنوی آمده است، شاعری که در غزنی افغانستان متولد شده و در همان جا درگذشته است. سنایی میگوید: «از نگارستان نقاش طبیعی برتر آی / تا رهی از ننگ جبر و طمطراق اختیار».
بله دوستان گرامی. این هم نکتهی بسیار جالبی است که خیلی از کلماتی که در افغانستان بیگانه تلقی میشود و چنین وانمود میشود که فقط در ایران میتواند رایج باشد، در متون ادبی فارسی افغانستان آمده است. در برنامههای بعد بیشتر به این میپردازیم.
آدرس کوتاه : www.parsibaan.com/?p=2459