نویسنده: محمد کاظم کاظمی
ما در نودمین برنامه هستیم. سه ماه است که بحث زبان فارسی در این برنامه تداوم دارد و در این مدت، ما سه موضوع اصلی را دنبال کردهایم. یکی این که نشان دهیم که زبان فارسی یک زبان واحد در همه این قلمرو زبانی است؛ دیگر این که این زبان در هر یک از کشورهای فارسیزبان سیر تحول متفاوتی داشته است و دیگر این که زبان فارسی در کدام از این کشورها، با مشکلاتی گریبانگیر است. حاصل این بحثها این میشود که اهالی این زبان در این چند کشور، میتوانند با هم تعامل و دادوستد داشته باشند و از رهیافتهای زبانی همدیگر بهره ببرند. حالا در این برنامه و چند برنامهی بعد، از رهیافتهایی میگوییم که زبان فارسی در ایران داشته است و برای افغانستان و تاجیکستان نیز سودمند است.
کشور ایران این موقعیت را داشته است که در طول این دوران تاریخی معاصر، هم زبان رسمی آن فقط فارسی بوده است و هم حاکمان و دولتمردانی داشته است که عمدتاً با این زبان میانهی نیک داشتهاند. ما میدانیم که شاهان صفوی در اصل ترکنژاد بودند. سلسلهی قاجاری نیز ترکنژاد بودند. اما اینها تلاش نکردند که زبان ترکی را در ایران جایگزین زبان رسمی بسازند و به این وسیله یک سیاست تحمیلی و حساسیتبرانگیز را دنبال کنند. آنان به زبان فارسی حتی شعر گفتند و شاعران و نویسندگان این زبان را حمایت کردند. این رویه در دورهی پهلوی و پس از آن جمهوری اسلامی نیز ادامه داشت و حتی میشود گفت که در این دورهها فعالیتهای مثبتی هم برای زبان و ادب فارسی صورت گرفت؛ از حمایت از انجمنها و تشکلهای ادبی بگیرید، تا فعالیتهای سازمانی مثل تشکیل فرهنگستان زبان و ادب فارسی.
در ایران فرهنگستان زبان و ادب فارسی عهدهدار امور تقویت و بهسازی زبان فارسی ایران است. این فرهنگستان در سال ۱۳۱۴ شمسی در زمان حکومت پهلوی اول تأسیس شد و اکنون نزدیک به نود سال از عمر آن میگذرد. هدف اصلی از تأسیس فرهنگستان، معادلیابی برای واژگان بیگانه بود، چه از زبان عربی، چه از زبانهای انگلیسی و فرانسوی و دیگر زبانهای اروپایی.
اولین رئیس فرهنگستان، محمدعلی فروغی دولتمرد اهل دانش و ادب ایران بود. رئیس فعلی آن، دکتر غلامعلی حداد عادل است.
فرهنگستان زبان و ادب فارسی دارای اعضای پیوسته و وابسته است و در مقاطعی از زمان، افرادی از افغانستان نیز در آن عضویت داشتهاند که به این هم دربرنامهای خواهیم پرداخت.
آدرس کوتاه : www.parsibaan.com/?p=2037