نویسنده: محمد کاظم کاظمی
ما در این قریب به یک ماه اخیر، در این برنامه به وضعیت زبان فارسی در عصر حکومتهای مختلف افغانستان پرداختهایم و اینک به دهههای هشتاد و نود رسیدهایم یعنی دوران حکومت حامد کرزی و اشرف غنی، که به دورهی جمهوریت معروف شده است.
سیاست هر دو زمامدار افغانستان و حلقههای نزدیک قدرت در زمان هر دو، یکسان بود. آنها با این که حکومت دموکراسی و بر پایهی مجلس و انتخابات را زمامداری میکردند، تلاش داشتند که به افراد قومگرا میدان بیشتری بدهند و چنین شد که زبان فارسی باز در تنگنای حکومتی قرار گرفت، هرچند در حوزهی غیردولتی، اتفاقات مثبتی افتاد.
در آغاز این دو دهه، قانون اساسی افغانستان اصلاح شد و در لویه جرگه تصویب شد. تبعیض زبانی در همین قانون اساسی هم تداوم پیدا کرد. زبان فارسی زبان رسمی ولی زبان پشتو، زبان ملی کشور دانسته شد. سرود ملی کشور به زبان پشتو تنظیم شد و اعتراضات فارسیزبانان در این مورد به جایی نرسید.
یکی از بحثهایی که در این دوره بسیار مطرح شد و بازتابهای رسانهای بسیار پیدا کرد، بحث «مصطلحات ملی» بود. حاکمیت افغانستان بر این تأکید داشت که معادلگزینی فارسی برای واژگان انگلیسی و پشتو در مورد اصطلاحات اداری کشور ممنوع است. یعنی مثلاً «پوهنتون» یک اصطلاح اداری بود و طبق این قانون، کسی حق نداشت که واژهی فارسی به جای آن به کار برد و مثلاً به آن «دانشگاه» بگوید. استدلالی هم که میشد این بود که در حوزهی رسمیات کشور، نباید چندگانگی زبانی رخ دهد. ولی در مقابل این گفته نمیشد که چرا در زبان فارسی، این مصطلحات به زبان پشتو باشند. چرا اصلاً باید واژگان بیگانه به عنوان مصطلحات ملی انتخاب شوند که بعد نتوان آنها را تغییر داد.
چنین شد که کش و گیرهای بسیاری بر سر زبان در این دوره پیش آمد، تجمعات شکل گرفت و حتی در این تجمعات باری یک نفر کشته شد. و طبیعتاً جمعی از قلمبهدستان و ادبا و دانشمندان فارسیزبان، با این رفتارهای حکومت مخالف بودند و برای بهسازی زبان فارسی کشور تلاش کردند که در برنامهی بعد، به آنها اشاره خواهیم کرد.
آدرس کوتاه : www.parsibaan.com/?p=1987