زبان نیاکان، بخش 76

6 حمل 1403
2 دقیقه

نویسنده: محمد کاظم کاظمی

 

جایگاه نام «فارسی» در افغانستان

در چند برنامه‌ی اخیر، ما به رفتار و مناسبات حکومت‌های افغانستان نسبت به زبان فارسی پرداخته‌ایم و بحث ما به آنجا رسید که در سال ۱۳۴۳، در قانون اساسی افغانستان تصویب شد که این زبان را که در افغانستان بیشتر با نام «فارسی» شناخته می‌شد، با عنوان «دری» بشناسند.

اکنون حدود شصت سال از آن زمان گذشته است و بسیاری از مردم افغانستان از سابقه‌ی این کار خبر ندارند. آنان تا چشم باز کرده‌اند، دیده‌اند که این زبان «دری» نام داشته و اطلاع ندارند که پیش از آن‌ها، نام «فارسی» رایج بوده است. البته ما نمی‌خواهیم بگوییم که نام «دری»‌ غلط است. نه، دری هم نام قدیمی این زبان بوده و در بسیاری از متون ادب ما هم آمده است. ولی نام رایج آن در چندصد سال اخیر در افغانستان و ایران، فارسی بوده است و این چیزی است که حکومت‌ها آن را پنهان کردند.

اکنون اگر مطبوعات و کتاب‌های هفتاد و هشتاد سال پیش افغانستان را نگاه کنیم، درآنجا این زبان همیشه فارسی نامیده شده است. کتاب‌های درسی مکاتب، «قرائت فارسی» نام داشته است. همین طور در یکی از برنامه‌های پیش، ما کتاب‌ «لغات عامیانه‌ی فارسی افغانستان» را معرفی کردیم، کتابی که هفتاد سال پیش منتشر شده و در آن، نام زبان، «فارسی» است.

علاوه بر این، در بسیاری از کتاب‌های تاریخی و ادبی افغانستان، نام «فارسی» به چشم می‌خورد. چنان که مثلاً‌ محمدحیدر ژوبل در کتاب «نگاهی به ادبیات معاصر افغانستان» درباره‌ی «مجله‌ی کابل» می‌نویسد که این مجله، «رشک دنیای فارسی‌زبانان بود».

ما در برنامه‌ی پیش، از فرمانی صحبت کردیم که در سال ۱۳۱۵ از سوی شاه وقت افغانستان صادر شد و در آن بر تقویت زبان پشتو تأکید شده بود. جالب است که در همان فرمان هم کلمه‌ی «فارسی» به کار رفته است. چنان که در آن می‌خوانیم « در مملکت عزیز ما از طرفی زبان فارسی مورد احتیاج بوده»

در شعرها و دیگر آثار ادبی حتی در سال‌های بعد نیز شاعران و نویسندگان افغانستان از نام «فارسی» استفاده کرده‌اند و ما برای برنامه‌ی بعد، شعری از قهار عاصی را درباره‌ی این زبان خواهیم شنید.

آدرس کوتاه : www.parsibaan.com/?p=1937


مطالب مشابه