نویسنده: محمد کاظم کاظمی
زبان هندی و زبان فارسی
بحث ما در زبان نیاکان به ورود کلمات بیگانه به زبان فارسی رسیده است و در این چند برنامهی اخیر میخواهیم ببینیم که فارسی، با کدام زبانها بیشتر مراوده داشته و از آنها کلماتی به وام گرفته است. در این برنامه به زبان هندی میپردازیم.
در برنامههای نخستین ما گفتیم که زبان فارسی و هندی هر دو در یک خانوادهی زبانها یعنی زبانهای هند و ایرانی قرار میگیرند و به همین دلیل ریشههای مشترک دارند. خیلی از کلمات زبان هندی از زبان سانسکریت بر جای مانده است و به نوعی سانسکریت مادر زبان هندی به حساب میآید. از طرفی چنان که در برنامههای قبل گفتیم، زبان فارسی نیز فرزند زبان اوستایی است. حالا جالب این است که بین سانسکریت و اوستایی تشابهات بسیاری هست و اینها را مثل دو خواهر میتوان دانست. به این حساب زبان فارسی و هندی مثل دو تا فرزندان خاله میشوند که مادر یکی سانسکریت است و مادر دیگری، اوستایی.
به همین جهت کلمات زیادی در فارسی و هندی مشترک است و بسیاری از اینها از هندی به فارسی آمده است، مثل چلَم، کچری، چیت، کرباس، طاووس و امثال اینها.
ما در برنامههای پیش اشاره کردیم که خیلی از واژگانی که از یک زبان وارد زبان دیگر میشوند، نام گیاهان، حیوانات یا محصولات زراعتی و خوردنیها هستند و میدانیم که هندوستان نیز از این جهت بسیار غنی است. مثلاً هندوستان یکی از منابع ادویه در جهان به شمار میآید و طبیعتاً کلمهی «مُرچ» از این زبان وارد فارسی میشود و این طبیعی هم هست.
نکتهی جالب این است که در مجموع تأثیر زبان فارسی بر هندوستان، بیشتر بوده است تا تأثیر زبان هندی بر فارسی. ولی همه کلماتی هم که از هندی وارد فارسی شدهاند، بر اساس ضرورت آمدهاند یعنی نام محصولاتی بودهاند که از آنجا آمدهاند و چیزهایی نبوده است که ما در قلمرو زبان فارسی نام دیگری برایشان داشته باشیم ولی آن نام را استفاده نکنیم و نام هندی را انتخاب کنیم. ما در اینجا طاووس نداشتهایم که نامی برایش داشته باشیم. پس هیچ ایرادی ندارد اگر این پرنده را با نام اصلی خودش بشناسیم و نگران این باشیم که یک کلمهی هندی را به کار بردهایم.
آدرس کوتاه : www.parsibaan.com/?p=1657