نویسنده: محمد کاظم کاظمی
تشخیص کلمات عربی با اشتقاق
با شماییم و دربارهی مسائل زبان فارسی دری صحبت میکنیم. در برنامههای پیش گفتیم که گاهی ما بدون ضرورت کلمات عربی را به جای کلمات فارسی به کار میبریم. و به این پرسش رسیدیم که کلمات این دو زبان را چطور تشخیص دهیم. در برنامهی پیش ما گفتیم که یکی از روشهای تشخیص کلمات فارسی و عربی، حروف خاص این دو زبان است، یعنی کلماتی که حروفی مثل «پ»، «چ»، «ژ» و «گ» دارند عربی نیستند و کلماتی که حروفی مثل «ص»، «ض»، «ط» و «ظ» دارند معمولاً عربیاند.
حالا یک معیار دیگر تشخیص را هم بیان میکنیم که بر اساس ساختار کلمه است. ما میدانیم که بعضی کلمات از همدیگر ایجاد میشوند. مثلاً ما در فارسی کلمهی «دانش» را داریم و با آن کلمات و ترکیبهای «دانشمند»، «بیدانش»، «دانشدوست»، «دانشپژوه» و امثال اینها را میسازیم. خصوصیت همه این کلمات این است که یک پیشوند یا پسوند به ابتدا یا انتهای «دانش» وصل میشود. ولی خود حروف «دانش» هیچ تغییر نمیکند.
حالا کلمهی معادل عربی دانش، یعنی «علم» را در نظر بگیریم. کسی که صاحب علم است، میشود «عالم». میبینید که اینجا یک پسوند به ابتدا یا انتهای کلمه اضافه نشد، بلکه یک حرف «الف» به وسط کلمه اضافه شد. این خاصیت زبان عربی است. «دانشاندوزی» چه میشود؟ «تعلیم» اینجا هم یک حرف «ت» و «ی» به کلمه اضافه شد و ساختار آن را تغییر داد. ببنید، «علم»، «عالم»، «معلم»، «تعلیم»، «متعلم»، «معلوم»، «علیم»، «علامه»، «علوم». میبینید که در هر کدام، کلمه به یک شکل در میآید. در حالی که اگر مطابق ساختار فارسی میبود، باید مثلاً میشد «علمآموز»، «علمدوست»، «بیعلم» و امثال اینها یعنی «علم» عیناً در همه آن کلمات میبود.
پس این هم شد یک معیار خوب دیگر برای تشخیص کلمهی عربی و فارسی. در کلمات فارسی، یک جزء ثابت داریم که چیزهایی به اول و آخر آن اضافه میشود ولی آن جزء خودش تغییر نمیکند مثل «روز»، «روزگار»، «روزی»، «نیمروز»، «شبانهروز». ولی در عربی خود آن جزء به اشکال مختلف درمیآید، مثل «ساکن»، «سکونت»، «تسکین»، «سکینه»، «مسکن»، «مسکّن» و امثال اینها.
آدرس کوتاه : www.parsibaan.com/?p=1648