نویسنده: محمد کاظم کاظمی
بحث ما دربارهی زبان فارسی، به موضوع بسیار جالب و بحثانگیزی رسیده است، یعنی ورود واژگان بیگانه به زبان فارسی. در برنامههای پیش به این نتیجه رسیدیم که نمیتوان یک زبان را کاملاًخالص نگه داشت و هیچ واژهی بیگانهای را به آن راه نداد. و از طرفی اگر در برابر واژگان بیگانه هیچ مقاومتی نداشته باشیم، به مرور زمان این واژگان آنقدر وارد زبان میشوند که آن را به یک زبان دیگر تبدیل میکنند. پس چه باید کرد؟ راه درست این است که ما یک رفتار هوشمندانه و سنجیده داشته باشیم و برای هر موردی، به تناسب نیاز و شرایط تصمیم بگیریم.
یکی از بحثهایی که در اینجا قابل طرح است، این است که ورود واژگان از همه زبانها برای ما یکسان است؟ یعنی اگر کلمهای را از زبان عربی بگیریم یا از انگلیسی بگیریم فرقی نمیکند؟ اگر کلمهای را از زبان اردو یا زبان پشتو بگیریم فرقی نمیکند؟ برخورد ما مثلاً با کلمهٔ «انقلاب» که عربی است با کلمهی ریوولوشن که انگلیسی است، یکسان است؟
حقیقت این است که بعضی زبانها با هم مجاورت و خویشاوندی دارند و داد و ستد بین آنها طبیعیتر است. گاهی این خویشاوندی به دلیل منطقهای است، مثل خویشاوندی زبان فارسی و پشتو. گاهی اینها همریشه هستند مثل فارسی و کُردی. گاهی ما با مردمی که با یک زبان دیگر صحبت میکنند هموطن هستیم و کلمات زبان آنها برای ما نزدیکتر است، مثل زبانهای ازبیکی و ترکمنی. و گاهی هم ما سابقهی فرهنگی و دینی مشترک داریم، مثل زبان فارسی و عربی. همه اینها در مورد برخورد ما با زبانها تعیینکننده است.
یک عامل تعیینکنندهی دیگر موقعیت جهانی آن زبانی است که واژگان آن وارد زبان ما میشود. گاهی آن زبان یک زبان بینالمللی فراگیر است مثل انگلیسی، گاهی نیز یک زبان محدودتر است مثل اسپانیایی یا ایتالیایی. در نظام آموزشی افغانستان، آموزش زبان انگلیسی وجود دارد ولی مثلاً زبانهای روسی یا آلمانی وجود ندارد. پس طبیعی است که ما در مقابل کلمهی انگلیسی آمادگی پذیرش بهتری داشته باشیم تا روسی یا آلمانی.
خوب به پایان زمان این برنامه رسیدیم. ادامهی بحث را در برنامهی بعد دنبال میکنیم.
آدرس کوتاه : www.parsibaan.com/?p=1575