زبان نیاکان، بخش 32

26 جدی 1402
2 دقیقه

نویسنده: محمد کاظم کاظمی

 

دادوستدهای میان زبان‌ها

ما در سلسله مباحث درباره‌ی زبان نیاکان، به موضوع جالب دادوستدهای زبانی رسیده‌ایم. زبان در میان انسان‌ها زمینه‌ی تفهیم و تفهّم است. خوب همین جا در همین جمله یک درنگی بکنیم و بعد بحث را ادامه دهیم. شاید شما با خود بگویید که کلمه‌ی «تفهّم» اشتباه بیان شده و منظور «تفاهم» بوده است، چون بسیار شنیده‌ایم که می‌گویند «زبان وسیله‌ی تفهیم و تفاهم» است. ولی نه، اتفاقاً در اینجا «تفاهم» اشتباه است و «تهفّم» در است. تفاهم یعنی همفکر بودن انسان‌ها و «تفهّم» یعنی فهمیدن مطلب. در مورد زبان بحث تفاهم مطرح نیست، بلکه فهمیدن مطرح است، پس «تفهیم و تفهم» درست است، یعنی فهماندن و فهمیدن.

به هر حال زبان یک ابزار است مثل همه ابزارهای میان انسان‌ها. ابزارها می‌توانند در گذر زمان تحول پیدا کنند. تبرهای انسان‌های عصر حجر از سنگ ساخته می‌شدند و امروزه تبرها از فولاد ساخته می‌شوند. گذشته از این که گاهی برای قطع درختان از اره‌های برقی استفاده می‌شود. زبان فارسی نیز در ابتدا امکانات محدودی داشت و به مرور که پدیده‌های گوناگون از جای‌های مختلف وارد زندگی مردم شد، کلماتی هم همراه آن‌ها استفاده شد. بعضی از این پدیده‌ها، محصولات زراعتی بودند مثل قیماق، چای، کاکاو.

قیماق مغولی است. چای چینی است. کاکاو از اروپا آمده است و چه بسا که به آنجا نیز از امریکای مرکزی رفته باشد. بنابراین وقتی ما در افغانستان می‌گوییم «قیماق چای» در واقع عبارتی را به کار می‌بریم که بخشی از مغولی آمده است و بخشی از چینی. و اگر بگوییم «گیلاس قیماق‌چای» یک کلمه‌ی انگلیسی هم به آن اضافه شده است.

خوب این طبیعی است که اتفاق بیفتد. ما در قلمرو زبان فارسی در قدیم خود چای را نداشته‌ایم تا نامی برای آن داشته باشیم. وقتی که برگ چای از چین آمده، دلیلی نداشته است که یک کلمه‌ی جدید برایش اختراع شود. همان چای استفاده شده و درست است. این یک ورود طبیعی کلمه از یک زبان به زبانی دیگر است.

و اما هر کلمه‌ای که از یک زبان وارد زبان دیگر شد طبیعی است و نباید در برابر آن هیچ مقاومتی وجود داشته باشد؟ نه این طور هم نیست و ما در برنامه‌های بعد به این موضوع بیشتر خواهیم پرداخت.

آدرس کوتاه : www.parsibaan.com/?p=1535


مطالب مشابه