نویسنده: محمد کاظم کاظمی
در ادامهی صحبت دربارهی زبان فارسی، رسیدهایم به رسمالخط فارسی. رسمالخط یعنی شیوهی نوشتاری زبان. بسیاری از زبانها برای خود رسمالخط بهخصوصی دارند و در این میان زبانهایی هم هستند که با یک خط واحد نوشته میشوند، مثل زبان فارسی.
ما در برنامههای پیش گفتیم که زبان فارسی چند مرحله مثل فارسی کهن و فارسی میان را طی کرده تا به فارسی امروز رسیده است. این قضیه در مورد خط فارسی هم صادق است. در فارسی قبل از اسلام خطهایی مثل خط میخی و خط پهلوی و خط اوستایی رایج بوده است ولی زمانی که قلمرو زبان فارسی به وسیلهی مسلمانان فتح شد، حکومت اموی در حوالی سال ۶۵ هجری خط عربی را برای همه سرزمینهای تحت تسلط خود رسمیت بخشید و نگارش به خطهای پهلوی و اوستایی از رواج افتاد.
ولی ما میدانیم که در عربی، چهار حرف پ، چ، ژ و گ وجود ندارد و فارسیزبانان این چهار حرف را با استفاده از حروف «ب»، «ج»، «ز» و «ک» طراحی کردند و به این صورت این خط را برای زبان فارسی مساعد ساختند.
اما خدمت مهمی که فارسیزبانان به خط عربی کردند، ایجاد بعضی شیوههای خوشنویسی در این خط بود. خط عربی در ابتدا به شیوهی کوفی نوشته میشد و بعد شیوههایی مثل نسخ و ثلث ایجاد شد. ولی فارسیزبانان به این شیوهها، تعلیق و نستعلیق را افزودند و خط نستعلیق به خصوص با توجه به زیبایی و هنرمندیای که در آن هست، به یکی از خطهای رایج در زبان فارسی بدل شد. نستعلیق در واقع از دو واژهی «نسخ» و «تعلیق» ساخته شده و در ابتدا «نسختعلیق» گفته میشده است.
نستعلیقنویسی تقریباً از دوران بعد از مغول ایجاد شد و این خط زیبا، به دست خوشنویسانی که عمدتاً در نواحی ایران قدیم زندگی میکردند، تکامل یافت تا به کیفیت امروز رسید.
و بالاخره تحول مهم دیگری که در خط فارسی ایجاد شد، طراحی حروف حروفچینی بود. خط نستعلیق برای حروف چاپی در چاپخانهها قابلیت نداشت ولی باز هم خوشنویسان دست به کار شدند و حروف چاپی را که در سیستمهای چاپ و تایپ استفاده میشود، طراحی کردند.
میبینیم که خط فارسی گام به گام تحول یافته و خود را با شرایط جدید مطابق ساخته و همین، سبب زنده ماندن این خط شده است.
آدرس کوتاه : www.parsibaan.com/?p=1453