نویسنده: محمد کاظم کاظمی
در برنامهی پیش ما از یک دسته از خطاهای زبانی صحبت کردیم که بر اثر جمع بستن دوبارهی کلمات عربی در فارسی رخ میدهد. یعنی شخص مثلاً کلمهی «اولاد» را که در عربی در واقع به معنی «فرزندان» است، مفرد تلقی میکند و دوباره به صورت «اولادها» جمع میبندد.
در این برنام به بعضی موارد دیگر از رسوخ قواعد زبان عربی در فارسی صحبت میکنیم.
ما این را میپذیریم که زبانها کلماتی را از زبانهای دیگر وام میگیرند و این بسیار طبیعی است. ولی این وامگرفتن باید به کلمات محدود شود و به قواعد زبان نکشد. چون قواعد هر زبان، تعیینکنندۀ ماهیت آن زبان هستند. زبانها بیشتر با قواعد خودشان شناخته میشوند تا لغاتشان.
اما بسیار اتفاق میافتد که در فارسی، از قواعد زبان عربی پیروی میشود و این چیزی است که بیش از کاربرد کلمات عربی، به زبان فارسی آسیب میزند.
مثلاً در عربی اسمها و فعلها مذکر و مؤنث دارند. معلم مذکر است و معلمه مؤنث. مرحوم مذکر است و مرحومه مؤنث. شاعر مذکر است و شاعره مونث. ولی ما در زبان فارسی مذکر و مؤنث نداریم. به آموزگار مرد هم آموزگار میگوییم، به زن هم. پس لازم نیست که کلمات معلم، مرحوم و شاعر را به صورت مؤنث به کار ببریم.
یک نمونهی دیگر از قواعد زبان عربی در فارسی، جمع بستن صفت است. در عربی وقتی موصوف جمع بسته میشود، صفت آن هم جمع بسته میشود. مثلاً اگر بخواهند «امام معصوم» را جمع ببندند، میگویند «ائمهی معصومین». ولی در فارسی صفت جمع بسته نمیشود. ما میگوییم «پیشوای پاک» و اگر بخواهیم جمع به کار ببریم، میگوییم «پیشوایان پاک» و نمیگوییم «پیشوایان پاکها». کاربرد «ائمه معصومین» مثل این است که گفته باشیم «پیشوایان پاکها». همین طور است عبارت «عتبات عالیات» که اگر «عتبات عالی» گفته شود درستتر است.
حالا شاید بگوییم که عوض کردن این کلمات سخت است و مردم به اینها عادت کردهاند. شاید در مورد این کلماتی که جا افتاده است نشود کاری کرد، ولی خیلی از عبارتهای دیگر را میشود اصلاح کرد یا لااقل از ایجاد چنین عبارتهایی پیشگیری کرد. در برنامهی بعد باز به بعضی جنبههای دیگر از رسوخ بیجای زبان عربی در فارسی میپردازیم.
آدرس کوتاه : www.parsibaan.com/?p=2725