نویسنده: محمد کاظم کاظمی
در برنامههای پیش بحث ما به خطاهای زبانی رسیده بود و از کلماتی میگفتیم که به ظاهر مشابه هم هستند ولی معنی متفاوتی دارند. در این مسیر به کلمات «خاستن» به معنی برخاستن و «خواستن» به معین «درخواست کردن» رسیدیم و گفتیم که در این مورد نکتهای وجود دارد که در این برنامه به آن میپردازیم.
شاید شما هم بسیار از خود پرسیده باشید که چرا کلماتی مثل «خویش»، «خواهر»، «خواستن»، «خواندن»، «خواب» و «خوار» در نوشتن و خواندن یکسان نیستند. یعنی در نوشتن یک حرف «و» در آنها میآید که در خواندن تلفظ نمیشود. به همین دلیل آن را امروز «واو معدوله» میگویند یعنی حرف «واو»ی که نوشته میشود ولی در خواندن از آن عدول میشود.
اتفاقاً همین مسأله سبب شده است که بعضیها بگویند چرا ما حرفی را که در تلفظ نمیآید اساساً بنویسیم؟ یعنی چرا کلمهی «خواهر» بدون حرف «واو» نوشته نمیشود؟
در این مورد باید برگردیم به زبان فارسی قدیم، که در آن این حروف در تلفظ میآمده است. یعنی در واقع ما یک صدای خاص به شکل «خوَ» در فارسی داشتهایم و این کلمات با آن حرف ادا میشدهاند. پس «خواهر» در واقع «خُواهر» بوده است. یا «خواهد شد» در واقع «خُواهد شد» بوده است. یا کلمهی «خویش» به صورت «خُویش» تلفظ میشده است و «خوش» به صورت «خُوَش» و «خود» به صورت «خُوَد».
حالا با این توضیحات، میتوانیم بدانیم که چرا سعدی در شعرش «خُوش» را با «شش» قافیه کرده است. این در واقع «خُوش» نیست و «خُوَش» است:
گل همین پنج روز و شش باشد
واین گلستان همیشه خوَش باشد
حالا آیا این حرف «واو» در همه نقاط قلمرو زبان فارسی از تلفظ کلمات افتاده است؟ نه این طور نیست و هنوز هم در ایران و هم در افغانستان در مناطقی، مردم آنها را به همان شکل قدیم تلفظ میکنند. مثلاً کلمهی «خواهم شد» به صورت «خُواهم شد» یا «خواهر» به صورت «خُواهر» به کار میرود و اتفاقاً همین به تلفظ قدیم نزدیک است. پس اگر دیدیم که کسی «خویش» را به صورت «خُویش» تلفظ میکند، به کار او خرده نگیریم. در واقع تلفظ اصیل و قدیمی کلمه همین بوده است و حرف «و» در این کلمات هم یادگاری از این تلفظ است.
آدرس کوتاه : www.parsibaan.com/?p=2644