نویسنده: محمد کاظم کاظمی
با برنامهی «زبان نیاکان» در خدمت شماییم و به روال چند برنامهی اخیر، دربارهی کلمات و اصطلاحات زیبای رایج در زبان فارسی افغانستان صحبت میکنیم. کلماتی که در خارج از افغانستان کمتر استفاده میشود، ولی میشود در آنجا نیز معرفی شود و به کار رود.
«سرزوری» و «سرزور»، از این جمله کلمات است. «سرزور» یعنی «لجوج» و «یکدنده». کسی که میخواهد کارهایش را با زور بر سر دیگران تحمیل کند و البته این زور او بیشتر از نوع لجاجت است. ولی کلمهی «سرزور» بر «لجوج» و «یکدنده» برتریهایی دارد. «لجوج» عربی است در حالی که سرزور فارسی است. و «یکدنده» یک تعبیر ریشهدار و فخیم نیست. اصطلاحی است که در سالهای اخیر بر اساس دنده یا همان گیر موتر رایج شده است. البته گفتنی است که «سرزور» با «لجوج» تفاوت مختصری هم دارد. سرزور به کسی میگویند که از موضع زور لجاجت میکند. «سرزور» حتی گاهی به «شجاع» و «متهور» نزدیک میشود، چیزی که در «لجوج» و «یکدنده» نیست.
به این صورت میبینیم که ما برای مفاهیم نزدیک به هم، کلمات متفاوتی داریم که هر کدام، معنی خاص خود را افاده میکند و دست اهالی زبان برای انتخاب از هر کدام در موقعیت مناسب، باز است.
کلمهی دیگری که به «سرزوری» یک مقدار شباهت دارد، «گاوزوری» است. این کلمه به معنی خشونتکردن در بازیها و به خصوص در فوتبال بسیار رایج است. میگویند شخص گاوزوری میکند یعنی از قدرت بدنی خودش برای بردن در بازی استفاده میکند به جای این که بر تکنیک بازی مسلط باشد. مثلاً دیگران را با دست کنار میزند یا به پای دیگران لگد میزند.
حالا که صحبت از گاوزوری شد، به یک کلمهی دیگر که در فارسی افغانستان رایج است نیز اشاره کنیم که البته این هم مثل گاوزوری کاری است خشن، ولی به هر حال عبارت زیبایی برای آن داریم، یعنی «لت و کوب».
«لت زدن» در متون کهن فارسی، از جمله تاریخ بیهقی هم آمده است و «کوب» هم که کلمهای کهن و فارسی است. آن را در ترکیبهایی مثل «خرمنکوب» و «کلوخکوب» هم دیدهایم.
در ایران به جای «لت و کوب» ترکیب «ضرب و شتم» رایج است که البته هر دو عربی است.
دوستان عزیز، باقی موارد از این قبیل را میگذاریم برای برنامههای بعد.
آدرس کوتاه : www.parsibaan.com/?p=2246