نویسنده: محمد کاظم کاظمی
دوستان گرامی. ما در برنامهٔ قبل گفتیم که زبان فارسی دومین زبان جهان اسلام است. این زبان فعلاً در سه کشور ایران، افغانستان و تاجیکستان رسمیت دارد علاوه بر این که گویشورانی در کشورهای دیگر نیز دارد. ولی از قدیم دامنهٔ این زبان به همین مقدار بوده است؟ واقعیت این است که قلمروهای فارسیزبان در طول تاریخ ثابت نبودهاند. در ابتدا زبان فارسی دری کنونی که از بقایای زبان پهلوی به حساب میآید، در حوالی خراسان و ماوراءالنهر پای گرفت. حکومتهای سامانی و غزنوی فارسیگرا بودند و زبان و ادب فارسی را به همه جایهایی که در تصرف آنها بود گسترش دادند. از طرفی این منطقه مسیر عبور کاروانهای تجارتی از چین به جهان غرب بود و راه ابریشم که از این منطقه میگذشت، خودش وسیلهٔ انتقال متاع زبان و ادب نیز بود. از این جهت حتی در مناطقی مثل کاشغر چین هم رد پای زبان فارسی دیده شده است. ابن بطوطه سیاح معروف، میگوید که من سرودهای فارسی را از زبان قایقرانان چینی شنیدم.
در جنوب، حکومت غزنوی با فتوحات خود این زبان را هندوستان گسترش داد که ما به زبان و ادب فارسی در شبه قارهٔ هند، باز در برنامههای دیگر مفصل خواهیم پرداخت.
بعد از آن و در دورهٔ حکومت سلجوقیان، آسیای صغیر یعنی ترکیه و سوریهٔ امروزی هم با زبان فارسی آشنا شد و با ایجاد سلسلهٔ حکومت عثمانی، این زبان به اروپای شرقی و حوزهٔ بالکان هم رفت. سلاطین عثمانی خودشان با زبان فارسی آشنا بودند. معروف است که سلطان محمد عثمانی، در روز فتح قسطنطنیه وقتی به قصر قیصر رومی پای گذاشت، این بیت را زمزمه کرد که
بوم نوبت میزند بر طارم افراسیاب
پردهداری میکند در قصر قیصر عنکبوت
شاید تعجب کنید اگر بدانید که یکی از شرحهای مهم بر دیوان حافظ، کشور بوسنیای کنونی نوشته شده است. در آنجا ادیبی به نام «سودی بُسنوی» (یعنی اهل بوسنی) بوده و او کتابی دارد در شرح غزلیات حافظ که فعلاً با نام «شرح سودی بر حافظ» معروف است.
اما دریغ که این قلمرو وسیع زبان فارسی، به تدریج محدود شد. این زبان از شبه قاره برافتاد، در آسیای صغیر و قفقاز و همین طور بعضی کشورهای دیگر ماوراءالنهر به تدریج از رواج افتاد و آن قلمرو وسیع زبان فارسی، هم کوچکتر شد و هم متأسفانه گاهی پارچه پارچه شد.
آدرس کوتاه : www.parsibaan.com/?p=1332