زبان نیاکان، بخش نوزدهم

7 جدی 1402
2 دقیقه

نویسنده: محمد کاظم کاظمی

 

طوطیان هند

دوستان گرامی. در مسیر سخن گفتن از تحولات زبان فارسی، به شبه‌قاره‌ی هند رسیده‌ایم، یعنی کشور هندوستان و پاکستان کنونی و حتی فراتر از آن، کشور بنگلادش و بعضی سرزمین‌های دیگری که هنوز بر سنگ‌های قبری که در آنجا از قدیم باقی مانده است، عبارت‌های فارسی دیده می‌شود. کسانی که به کشورهای هندوچین سفر کرده‌اند، هنوز هم آثار زبان و خط فارسی را بر معماری‌ها و سنگ قبرهای قدیمی می‌بینند.

و اما چنان که در برنامه‌های قبل گفتیم، راه زبان فارسی به شبه قاره، با جهانگشایی‌های پادشاهان غزنوی باز شد. حاکمان و امرای غزنوی در آن سرزمین فارسی‌زبان بودند و حتی بعضی از آنان شاعر بودند، همچون مسعود سعد سلمان، شاعر بزرگ زبان فارسی.

مسعود سعد، خودش یکی از دولتمردان بود و البته در دوره‌هایی از زندگی خود، به خاطر مسائل سیاسی به زندان نیز افتاد. در واقع وزیر و وکیل بودن، گاهی این مسائل را هم دارد. جالب است که احمد بن حسن میمندی وزیر سلطان محمود غزنوی نیز سال‌ها در همان قلعه‌ای زندانی بود که مسعود سعد زندانی بود.

به هر حال، مسعود سعد را می‌شود اولین شاعر بزرگ فارسی زبان دانست که در کشور هندوستان زندگی می‌کند و صاحب آثار فاخری در شعر فارسی است. او از قصیده‌سرایان بزرگ این زبان به حساب می‌آید.

شاعر دیگری که حدود دو قرن بعد از مسعود سعد در سرزمین هندوستان شهرت می‌یابد، امیر خسرو بلخی است، کسی که او را به نام «طوطی هندوستان» می‌شناسند. امیرخسرو اصالتاً از ترکان لاچین نواحی بلخ بوده و در هندوستان زندگی کرده و بالیده است. شاعر، متصوف، موسیقی‌دان و حکیمی بزرگ بوده است، با آثار ماندگار به زبان فارسی. شعر معروف «خبرم رسید امشب که نگار خواهی آمد / سر من فدای راهی که سوار خواهی آمد» که آوازخوانان بسیاری هم آن را خوانده‌اند، از امیر خسرو است. تقریباً هم‌زمان با امیر خسرو، شاعر دیگری هم در آن دوره در سرزمین هند مطرح می‌شود به اسم امیر حسن دهلوی. و این‌ها پرچمداران زبان فارسی دری در هندوستان، در قرن‌های هفتم و هشتم هستند. البته هنوز به دوران اوج و شکوفایی زبان فارسی در هند نرسیده‌ایم و در واقع نهضت ادبی زبان فارسی در آن سرزمین را باید در یکی دو قرن بعد از آن جستجو کرد.

آدرس کوتاه : www.parsibaan.com/?p=1418


مطالب مشابه