زبان نیاکان، بخش سیزدهم

28 قوس 1402
2 دقیقه

نویسنده: محمد کاظم کاظمی

 

غزنویان و زبان فارسی

ما در چند برنامه‌ی پیش به نقش حکومت‌های فارسی‌زبان در ترویج زبان و ادب فارسی در قلمرو جغرافیایی خراسان، سیستان و ماوراءالنهر صحبت کردیم. از حکومت‌های صفاری و سامانی گفتیم که به این زبان رسمیت بخشیدند، آن را حمایت کردند و زمینه‌ی یک نهضت فرهنگی را فراهم کردند، نهضتی که پیدایش آثار ادبی‌ای همچون شاهنامه‌ی فردوسی یکی از اثرات آن بود و به این زبان یک معیار و اساس بخشید.

از حوالی قرن چهارم هجری، سلسله‌ی حکومتی غزنوی تأسیس شد و به تدریج همه مناطق تحت حکومت بازماندگان صفاری و سامانی را در خود گرفت. و این از بخت خوب زبان فارسی بود که غزنویان نیز همچون دو سلسلهٔ پیشین، راه حمایت از زبان فارسی را در پیش گرفتند و در ترویج آن کوشیدند.

سلطان محمود غزنوی، سلطان مسعود فرزندش، سلطان ابراهیم، سلطان مودود و دیگر شاهان سلسله‌ی غزنوی عمدتاً علاقه‌مند به ادبیات بودند و حتی شعرهایی به زبان فارسی به آن‌ها نسبت داده شده است. علاوه بر آن، وزرا و دبیران این سلسله، همچون ابوالفتح بُستی، ابوالعباس اسفراینی، احمد بن حسن میمندی، ابونصر مشکان و ابوالفضل بیهقی عمدتاً اشخاصی دانشمند و ادب‌دوست بودند.

شاعران فارسی‌زبان بسیاری در دستگاه حکومتی غزنویان رفت و آمد داشتند و از سوی دولتمردان غزنوی حمایت می‌شدند و پاداش می‌دیدند، کسانی همچون عنصری بلخی، فرخی سیستانی، منوچهری دامغانی و حتی شاعری مثل غضایری رازی که خودش اهل سرزمین ری بود، ولی در ستایش محمود غزنوی شعر می‌سرود.

البته این را می‌پذیریم که حمایت غزنویان از شاعران، در مواردی انگیزه‌های سیاسی نیز داشت و آنان شعرهایی را که شاعران در ستایش و در شرح جنگ‌ها و فتوحات غزنویان می‌سرودند، برای تحکیم قدرت خود نیز به کار می‌بردند. اما همین که آنان شاعران فارسی‌زبان را حمایت می‌کردند و به هر حال در دستگاه خود این زبان را گسترش می‌دادند نشان می‌دهد که خود این زبان برای آنان یک اهمیت و اولویتی داشته است.

در عصر غزنویان بود که دو اثر بسیار مهم «شاهنامه فردوسی» و «تاریخ بیهقی» پدید آمد و این‌ها از ستون‌های مهم زبان و ادب فارسی در نظم و نثر به حساب می‌آید. ما به شاهنامه فردوسی در برنامه‌های پیش اشاره کردیم و در برنامهٔ بعد به کتاب مهم تاریخ بیهقی می‌پردازیم.

آدرس کوتاه : www.parsibaan.com/?p=1383


مطالب مشابه