نویسنده: محمد کاظم کاظمی
دوستان گرامی، در برنامهٔ پیش از نقش سلسلهٔ صفاری، به خصوص شخص یعقوب لیث صفار در پاسداشت از زبان فارسی و رونقیافتن این زبان در دستگاه حکومت او صحبت کردیم. گفتیم که در آن زمان، به سبب تسلط حکومتهای اموی و عباسی بر قلمرو زبان فارسی، زبان عربی حتی در میان دربارهای محلی و دانشمندان فارسیزبان نیز رواج یافته بود. ما میدانیم که بسیاری از کتابهای علمی و تاریخی آن زمان، به عربی نوشته شدهاند. در واقع عربی زبان علم و زبان ادارهٔ مملکت بود و حتی بخشی از آثار ابن سینا و ابوریحان بیرونی و دیگر دانشمندان فارسیزبان هم به عربی نوشته شده است.
اما در کنار این عربیگرایی، یک نهضت پاسداشت از زبان فارسی هم رخ داد که با حکومت صفاری شروع شد و در حکومت سامانی تداوم یافت. سامانیان از خاندانهای کهن و اصیل ماوراءالنهر بودند و آنان پس از صفاریان، حکومت را به دست گرفتند و در رواج دانش و ادب کوشیدند. در میان سلسلههای شاهی که در این مناطق حکومت کردهاند، شاید کمتر خاندانی به دانشپروری و ادبدوستی سامانیان پیدا شود.
یکی از کارهای مهمی که سامانیان در این زمان روی دست گرفتند و در تثبیت زبان فارسی بسیار مؤثر بود، تدوین شاهنامه بود که در آن زمان به نام «خداینامه» نیز شناخته میشد.
این نکته را خدمت شما دوستان عرض بکنیم که وقتی میگوییم شاهنامه، تنها کتاب شعر ابوالقاسم فردوسی منظور ما نیست. قبل از سرایش شاهنامهٔ فردوسی، چند کتاب شاهنامه هم به نثر نوشته شد که یکی از اینها، شاهنامهٔ ابومنصوری است. گردآورندگان این شاهنامهها از سوی دستگاه حکومت سامانی حمایت میشدند و به این صورت ادبیات فارسی در دستگاه سامانیان و البته در کل قلمرو حکومت آنان که ماوراءالنهر و خراسان و حتی بخشهای مرکزی ایران کنونی را شامل میشد، گسترش یافت.
شعر فارسی در این دوره از حالت ابتدایی آن که در عصر صفاری دیده بودیم بیرون آمد و حالت یک ادبیات فاخر و وزین را یافت، که در آثار شاعران بزرگی همچون رودکی سمرقندی و شهید بلخی و رابعه بلخی و امثال اینها جلوه کرده است. پس بیجهت نیست که رودکی را پدر شعر فارسی میدانند. اگر بگوییم که در دورهٔ صفاری، زبان فارسی از نابودی نجات یافت، میشود گفت که در دورهٔ سامانی، این زبان به بلوغ رسید و قدرت ماندگاری دایمی پیدا کرد.
آدرس کوتاه : www.parsibaan.com/?p=1344