نویسنده: محمد کاظم کاظمی
ترکان پارسی گوی، بخشندگان عمرند
ساقی بشارتی ده پيران پارسا را
این بیت از حافظ شیرازی است و در آن تعبیری زیبا به کار برده است، «ترکان پارسیگوی» یعنی کسانی که از نظر نژاد ترکنژاد هستند، ولی به زبان فارسی سخن میگویند. پدیدهای که هم اکنون در نواحی آذربایجان شرقی و غربی و اردبیل و زنجان در ایران دیده میشود.
ما در برنامهی پیش گفتیم که زبان فارسی چه موقعیت ویژهای در خطهی آذربایجان داشته است و نیز گفتیم که سیاستهایی وجود دارد که از این ناحیه فارسیزدایی کنند، به خصوص از سوی دولتمردان بعضی از کشورها. در حالی که زبان یک امر فرهنگی است و نباید دستخوش مناسبات سیاسی باشد و محدود به مرزهای سیاسی.
اما از ترکان پارسیگوی میگفتیم و جا دارد که در این برنامه، به بعضی از این خادمان زبان و ادب فارسی اشاره کنیم. کسانی که حتی زبان مادریشان ترکی است، اما به زبان فارسی نیز مسلط هستند و بلکه شعر میگویند و تحقیق میکنند. شاعر و پژوهشگر امروز، اسماعیل امینی که خود یکی از این شمار است، در کتاب «به زبان فارسی» خود میگوید:
«فارسی، زبان مادری من نیست؛ اما زبان سرزمین من است. من زبان فارسی را در کوچه و محله و مدرسه آموختهام و دهها سال است که با عشق و اشتیاق، به زبان فارسی میخوانم و مینویسم و میآموزم.»
این نکتهی جالبی است که زبان سرزمین، گاهی ممکن است زبان مادری شخص نباشد. ما در برنامههای بعد به این موضوع در مورد پشتوزبانانی که به فارسی شعر و داستان مینوشتهاند خواهیم پرداخت. اما در این مجال خوب است به بعضی دیگر از این اهل ادب ترکتبار نیز اشاره کنیم.
ناصر فیض، شاعر طنزسرای معاصر نیز از کسانی است که اصالتاً از مشکینشهر است و به زبان فارسی شعر میگوید. غلامرضا طریقی شاعر غزلسرای موفق روزگار نیز از شهر زنجان است و اصالت ترکی دارد. و بالاخره غزلسرای بزرگ معاصر، حسین منزوی نیز اهل زنجان بود و او هم اصالت ترکی داشت. بعضی از این شاعران هم به ترکی شعر سرودهاند و هم به فارسی و بعضی در هر دو زبان از شاعران طراز اول زمان خویش هستند، همچون محمدحسین شهریار که در برنامهی بعد به او میپردازیم.
آدرس کوتاه : www.parsibaan.com/?p=1437