حسین منزوی در یکم میزان/ مهرماه سال 1325 در زنجان ایران زاده شد. آموزشهای نخستین را در زادگاهش سپری کرد و از دبیرستان صدر جهان دیپلوم گرفت. سپس وارد دانشکدهی ادبیات دانشگاه تهران شد؛ اما کمی بعد این رشته را ترک کرد و به جامعهشناسی روی آورد و این رشته را نیز ناتمام گذاشت. از قول منزوی نقل شده که گفته است: «در وصف تنبلی ذاتی خودم در درسخواندن بگویم که من اصلاً عادت نداشتم کتاب به مدرسه ببرم. مثلاً اگر قرار بود صفحهی فلان تا فلان را در کلاس بخوانیم، من آن چند صفحه را از کتاب جدا میکردم و توی جیب پشت شلوارم میگذاشتم و به مدرسه میرفتم».
«حنجرهی زخمی تغزل» نخستین دفتر شعر منزوی بود که با همان نخستین مجموعه به عنوان بهترین شاعر جوان دورهی شعر فروغ برگزیده شد. برخی از پژوهشگران ادب پارسی، جایگاه منزوی را در عرصهی غزل فارسی با جایگاه نیما در گسترهی شعر نو مقایسه کردهاند و این شاعر غزلسرا را صاحب سبک ویژه در غزل نو پارسی دانستهاند. حسین منزوی اگرچه با غزل به شهرت رسید؛ اما اشعاری در قالب قصیده، مثنوی و شعر نیمایی و سپید نیز دارد. او سرانجام به تاریخ 16 ثور/ اردیبهشت 1383 درگذشت و در زادگاهش بهآغوش خاک رفت.
نمونهی شعر:
بیتو به سامان نرسم، ای سر و سامان همه تو
ای به تو زنده همه من، ای به تنم جان همه تو
من همه تو، تو همه من، او همه تو، ما همه تو
هرکه و هرکس همه تو، ای همه تو، آن همه تو
من که به دریاش زدم تا چه کنی با دل من
تخته تو و ورطه تو و ساحل و طوفان همه تو
ای همه دستان ز تو و مستی مستان ز تو هم
رمز نیستان همه تو، راز نیستان همه تو
شور تو، آواز تویی، بلخ تو شیراز تویی
جاذبهی شعر تو و جوهر عرفان همه تو
همتی ای دوست که این دانه ز خود سر بکشد
ای همه خورشید تو و خاک تو، باران همه تو
آدرس کوتاه : www.parsibaan.com/?p=778